روز آخـری که قرار بود برود دستانم را گرفت و اشک ریخت😭
و گفت دلــ❤️ــم را لرزاندی...
بعد چند دقیقه گفت: اما نمیتوانی "ایمانم" را بلرزانی!
همین که پایش را از خانه بیرون گذاشت گریه امانم نداد😭😭😭
به هرکس میشناختم زنگ زدم بلکه آرام شوم اما نشد...
انگار میدانستم دیگر برنمیگردد😔
همسر شهیـد مدافـع حـرم
#حمیـد_سیاهکالے🌹🍃
@modafeaneharaam