تحلیل پیام سوم رهبر انقلاب اسلامی به ملت ایران در پی تهاجم رژیم صهیونیستی «بیانیه‌ای راهبردی برای تثبیت معادله بازدارندگی و افشای ماهیت نبرد تمدنی» پیام سوم تلویزیونی رهبر جمهوری اسلامی، نه صرفاً یک سخنرانی روحیه‌بخش، بلکه بیانیه‌ای راهبردی با چند لایه هدفمند است: تثبیت پیروزی میدانی، تحقیر دشمن، بسیج اجتماعی و افشای بنیادین‌ترین واقعیت نبرد ایران و آمریکا. ۱. سه‌گانه‌ی پیروزی: نظامی، سیاسی، اجتماعی رهبر جمهوری اسلامی با ارائه سه تبریک، پیروزی ایران را در سه سطح معرفی می‌کند: نظامی: حمله به عمق سرزمین اشغالی، عبور از سامانه‌های پدافندی و نابودی زیرساخت‌های شهری و نظامی رژیم صهیونیستی، به‌عنوان یک جهش در توان تهاجمی ایران معرفی شده است. این پیام، معنای راهبردی دارد: معادله‌ی «پاسخ محدود» جای خود را به «ضربه سخت متقابل» داده است. سیاسی: آمریکا، به‌عنوان حامی اصلی تل‌آویو، وارد میدان شد تا رژیم صهیونیستی را نجات دهد، اما نه تنها موفق نشد، بلکه خود هدف حمله موشکی قرار گرفت (پایگاه العدید در قطر). این نقطه، شکست بازدارندگی آمریکایی را اثبات می‌کند و پیامی بازدارنده به سایر بازیگران منطقه‌ای نیز دارد. اجتماعی: وحدت ملی ۹۰ میلیونی، بدون طبقه‌بندی سیاسی و اجتماعی، در حمایت از پاسخ نظامی، یک سرمایه‌ی راهبردی و عنصر قدرت نرم تلقی شده است. این بخش از پیام، نقش مردم در پیروزی را هم‌وزن نیروهای مسلح معرفی می‌کند. ۲. بازدارندگی فعال؛ آغاز دکترین جدید پاسخ مستقیم برای نخستین بار، رهبر انقلاب صراحتاً از پاسخ مستقیم نظامی به آمریکا سخن می‌گوید؛ حمله به العدید، نه‌فقط واکنشی تاکتیکی بلکه پیام یک دکترین جدید است: > «جمهوری اسلامی می‌تواند و خواهد توانست، هر جا لازم باشد، مراکز حیاتی دشمن را در منطقه هدف قرار دهد.» این موضع‌گیری، اعلام پایان دوران صبر راهبردی و تثبیت بازدارندگی فعال تهاجمی است؛ هر تهدیدی پاسخ خواهد گرفت، حتی اگر از خاک آمریکا یا پایگاه‌هایش باشد. ۳. ترامپ و افشای هدف واقعی آمریکا: تسلیم کامل ایران در یک بخش مهم پیام، رهبر جمهوری اسلامی به سخن ترامپ اشاره می‌کند که گفته بود: > «ایران باید تسلیم شود.» این اعتراف صریح، به‌زعم رهبر انقلاب، افشای باطن سیاست آمریکا از سال ۵۷ تا کنون است: > «قبلی‌ها این را پنهان می‌کردند؛ اما ترامپ لو داد. مسئله نه حقوق بشر است، نه موشک، نه هسته‌ای؛ مسئله، تسلیم ایران است.» این جمله، نقطه‌عطف پیام است. زیرا ایران از این پس، تقابل با آمریکا را نه بر سر پرونده‌ای خاص، بلکه بر سر حفظ یا انکار هویت و استقلال ملی خود تعریف می‌کند. هرگونه مصالحه با آمریکا، در این گفتمان، به معنای نفی عزت ملی خواهد بود. ۴. صورت‌بندی نبرد به‌مثابه رویارویی تمدنی پیام، با تأکید بر تمدن و هویت ایرانی-اسلامی، جنگ را از سطح نظامی و سیاسی به سطح تمدنی و تاریخی ارتقاء می‌دهد: ایران: کشور کهن، مستقل، دارای عزت و عزم ملی. آمریکا: کشور استعمارگر، تازه‌وارد، فاقد عمق تاریخی و فرهنگی. این روایت، نه‌تنها مشروعیت دفاع و مقاومت را تثبیت می‌کند، بلکه مخاطب داخلی و منطقه‌ای را به مشارکت در جنگی مقدس و عزتمند دعوت می‌کند. ۵. جنگ شناختی و تأکید بر ادراک دشمن رهبر انقلاب به تضاد در رفتار رسانه‌ای دشمن نیز اشاره می‌کند: آمریکا در حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، شکست خورده و با بزرگ‌نمایی دروغین سعی دارد پیروزی بتراشد. اما در مقابل حمله ایران به پایگاه آمریکا، با کوچک‌نمایی عامدانه به دنبال پنهان‌سازی شکست است. این تحلیل، بخشی از جنگ شناختی است: رهبر انقلاب تلاش دارد تا افکار عمومی داخلی و منطقه‌ای را نسبت به دروغ‌پردازی نظام سلطه آگاه کند و روایت رسمی جمهوری اسلامی را به‌عنوان روایت غالب جا بیندازد. نتیجه‌گیری: تثبیت اقتدار، رد صلح تحمیلی، تداوم مسیر مقاومت. پیام سوم، با لحنی قاطع، ایران را در جایگاه کشوری مقتدر، صبور، هوشمند و آماده برای ادامه‌ی مسیر مقاومت قرار می‌دهد. در این پیام: جنگ به‌مثابه ابزاری برای حفظ عزت ملی مشروعیت می‌یابد؛ گفت‌وگو با آمریکا، به‌عنوان تلاش برای تحمیل «تسلیم» نفی می‌شود؛ و هرگونه اقدام دشمن، با تهدید صریح به تکرار ضربه، پاسخ داده می‌شود. این پیام در واقع مانفیست ایران در نبرد آینده با جبهه استکبار است: نه صلح تحمیلی، نه عقب‌نشینی، بلکه تثبیت بازدارندگی از موضع قدرت. ⭕️Https://eitaa.com/NEKBATIMES