⚫️ اگر چینی‌ها می‌خواستند در ایران پایگاه بسازند!! ▪️حالا درنظر بگیرید که اگر مثلا واشنگتن پست این گزارش را در مورد ایران نوشته بود و خبری منتشر می‌کرد که 5 نظامی چینی در ساحل چابهار سرگرم ماهی‌گرفتن بودند، به نظر شما تا این لحظه چند هزار توئیت، چند صدگزارش، چند هزار خبر و عکس جعلی، چند هزار شنیده از مردم محلی و چند صدعکس ماهواره‌ای و ... در مورد فروش ایران به چینی‌ها منتشر می‌شد؟ نه اینکه حضور خدایی ناکرده حضور نظامی چینی جماعت یا هر اجنبی دیگری را در خاک ایران تحمل کرده و بپذیرم، بلکه منظور این است که بدانیم که در همین اماراتی که قبله آمال خیلی‌ها شده و در کنار قطر که به اندازه بندر لنگه ما هم نمی‌شود هر روز در چشم‌مان می‌کنند چه اتفاقاتی روی می‌دهد و این فضای مجازی‌شان علیه منافع ملی چیزی نمی‌نویسند. ▪️این را هم همین الان بنویسم که باز هم کسی ما را متهم نکند، در امارات علاوه بر امریکا، هم انگلیس و هم فرانسه پایگاه دارد؛ حضور چینی‌ها تنها راه باقی مانده برای بن زاید برای متوازن کردن شرایط است و از این سمت با کشور ما زمین تا آسمان متفاوت است و این قیاس مع الفارق است که کسی بخواهد آزادی نوشتن و ابراز عقیده در ایران و امارات را با هم مقایسه کند و اگر هم کسی چنین کرد، برود و آنجا یک توئیت علیه دولت و حکومت بزند، تا حساب کار دستش بیاید. با این حال، بن زاید به هیچ عنوان نمی‌تواند غربی‌ها را بیرون کند و به همین دلیل ناچار شده تا به چینی‌ها پایگاه بدهد شاید روزی توانست طرف امریکایی را ناچار به ترک خاک خودش کند!! ▪️از سوی دیگر، اماراتی‌ها خنگ که نیستند که اگر بودند دبی و ابوظبی را لااقل اینگونه با ساختمان‌سازی به جایی نمی‌رساندند که برخی در کشور ما آن را با بهشت!! اشتباه بگیرند. به همین دلیل آن‌ها گردش جریان قدرت و ثروت در جهان از غرب به شرق را تشخیص داده و به خوبی متوجه شده‌اند که باد از شرق می‌زود و خورشید هم از مشرق طلوع می‌کند و این اتفاق بسیار سریع‌تر از آن چیزی که کسی فکرش را هم کند، در حال روی دادن است. به همین دلیل اولاد زاید دارند در بانک قدرت آینده سرمایه گذاری می‌کنند تا ثروتی که در رابطه با غرب به دست آوردند را از دست ندهند. هر چند توضیح این مساله برای خیلی‌ها سخت خواهد بود. ▪️در حقیقت، فهماندن اصول اساسی حاکم بر جهان برای آن‌هایی که هنوز در دهه 90 قرن گذشته میلادی سیر می‌کنند و قبله آمالشان همچنان لندن و واشنگتن است، واقعا سخت است. اما در جهان بیرونی این‌چنین نیست؛ حقیقت‌ها در پشت پرده رایزنی‌های سیاسی و امنیتی، زد و بندهای اقتصادی و نظامی، توافقات کلان آینده‌نگرانه و سرمایه‌گذاری متقابل در حوزه‌های مورد علاقه در حال رقم خوردن است. این اتفاقات چنان بزرگ و وسیع هستند که به چشم تنگِ غرب‌نگرِ عده‌ای نمی‌آید و آن‌ها اصولا در ذهن‌شان نمی‌گنجد که غرب روی سقوط خواهد کرد و اصولا غرب سقوط کرده خودش هم فهمیده اما یک جماعتی در ایران این را متوجه نشده‌اند. ▪️حضور پایگاه‌های ناتو در کنار پایگاه نظامی چین در تنگه هرمز، بدون شک در آینده پای هندی‌ها را هم به مساله باز خواهد کرد. هندی‌ها هم نگاهی عجیب و منفعت‌محور به خلیج‌فارس داشته و اینجا را بخشی از حریم امنیتی خود می‌دانند. هر چند مقامات هندی بیش از یک دهه است که در حال قمار کردن با اسب از پا افتاده غرب هستند، اما گاهی اوقات نداهایی از پستوهای سیاست در دهلی‌نو شنیده می‌شود که هر چند اندک هستند اما به آن اندازه قدرتمند هستند که نشان می‌دهد آن‌ها هم فهمیده‌اند که روندهای جهانی تغییر کرده و آن‌ها هم باید اسب خود را عوض کنند. اما برای تاختن در خلیج فارس آن‌ها به اندازه چینی‌ها نه قدرتمند، نه هماهنگ و نه امکانات دارند؛ در ضمن اینکه بسیار هم فاسد هستند. ▪️این تجمیع قدرت در منطقه‌ای که دستکم تا 100 سال آینده بخش بزرگی از انرژی جهان را تامین می‌کند، می‌تواند چه تبعاتی در بر داشته باشد؟ این موضوعی است که باید با دقت هر چه بیشتر به آن توجه کرد و مراقبت نمود. رقابت در منطقه‌ای که ایران خواهی نخواهی در آن قدرت برتر منطقه‌ای است باید بلیط ایران را هم داشته باشد. ایران بارها اعلام کرده که امریکا را از منطقه بیرون خواهد کرد، حالا اگر قدرت دیگری بخواهد بیاید، بدون شک بدون مجوز ایران نمی‌تواند بماند. شاید هم اماراتی‌ها با علم به اصرار ایران به اخراج امریکایی‌ها به سمت پناه بردن به چینی‌ها حرکت کرده باشند!