• امام جماعت بود، واحد تعاون لشگر ۲۷ حضرت رسول، بهش می‌گفتند حاج آقا آقاخانی، روحیه عجیبی داشت، زیر آتیش سنگین عراق، تو شلمچه، شهدا رو منتقل می‌کرد عقب، توی همین رفت و آمدها بود، گلوله مستقیم تانک سرش را جدا کرد... من چند قدمیش بودم، هنوزم تنم‌ می‌لرزه وقتی‌ یادم‌ میاد از سر بریده اش صدا بلند شد: «السلام علیک یااباعبدالله» 🕊🌸 کانال معاونت معیشت و خانواده 🆔 @Rasaneh_CSiSiR ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄