🌿خدا خودش کار خودش رو محقق میکنه!
حرزی که به بازوم بسته بودم باعث شد برگردم امانات و از همراهام جدا بشم برای همین تنها به این زیلوها رسیدم.
💗 نفس میکشیدم، چشمام میدید، با انگشتای پام سعی داشتم خوب این زیلوهارو حس کنم و قلبم با تمام انرژیش خون رو پمپاژ میکرد و اگر همه این حسهارو نداشتم فکر میکردم خوابم!
مرحله آخر بازرسی رو هم رد کردم و رفتم جلوتر!
یکی از خانمها که جلوی در بود با لبخندش گرم منو به آغوش کشید و گفت خوش اومدید!🫂
پشت اون در همون حسینیه بود که همیشه دیده بودم اما این بار توش نفس میکشیدم!
اول از همه با چشام دنبال آیه گشتم و قلبم ریخت که چقدر منو یاد فصل ۲ روایت انسان میندازه...🥹
#آن_روی_ما
|
@Revayate_ensan_home|