شهیدم کاکلش در خون غلطونه شهیدم خفته بین خاک و خون دستام لرزونه چشمام گریونه حالم رو فقط خدا میدونه زخمات و قربون چشمات و قربون افتادی رو خاک ای قد و بالات و قربون بمیرم غصه من رو سینش بود بمیرم تا دم اخر تشنش بود مُردم یا زندم با تو جون کندم زخمات و با بوسه هام میبیندم حالا که رفتی کارم تمومه مردن دیگه بعد از تو آرزومه بمیرم من لب زخماش وا مونده توی میدون کلاخودش جا مونده ای وای بد حالم از درد می نالم اشکهام جاری شدکارم زاری شد 🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀 🌷@Sardar_shahid_hossein_mohammdi»🇮🇷🌷