🔴 سرمایه خویشتن
🎤 حضرت آیتالله جوادی آملی
⬅️ بزرگان اهل معرفت گفتند که خیلی ها شکار می کنند، مال به دست می آورند، امّا به وسیله دیگری؛ لذا چیزی عائدشان نمی شود! بعضی ها با زحمت خودشان مال به دست می آورند، چیزی هم نصیب آنها می شود.
می گویند فرق بین تیر و باز شکاری این است؛ تیر هم به آن مرغ می رسد، او را از پا در می آورد و می کشد، باز شکاری هم می رود، آن حیوان را می گیرد و صید می کند؛ امّا این تیر یک پَری است، از جای دیگر گرفته شده، مال خود او نیست! تیر که از خودش چیزی ندارد. چون تیر سهمی از این کار ندارد، از آهن دیگری یا پَر دیگری یک چیزی را صید کرده، بهره ای ندارد؛ یک جمادی بیش نیست! امّا این باز شکاری دسترنج خودش را آن صیاد به او عطا می کند؛ این کار را خودش انجام داد!
بعضی ها یک چیزهایی را حفظ می کنند و می خوانند، اینها مثل تیرند؛ بعضی ها مثل باز شکاری هستند، خودشان صید می کنند! دانشگاهی اینطور است، طلبه اینطور است، کاسب اینطور است.
گفت: (چو دریا به سرمایه خویش باش / هم از بود خود سود خود بر تراش)*. بعضی ها بر فرض هم که دارا باشند، موزه هستند؛ یعنی اشیائی عتیقه و گرانقیمت را در او گذاشتند. خُب موزه که از خود هیچ ارزشی ندارد، این ظرف آن عتائق است! امّا گوهر را خود دریا ساخته، کسی که در دریا گوهر نمی ریزد! این صدف ها را، این لوءلوء را، این مرجان را خود او ساخته! (چو دریا به سرمایه خویش باش / هم از بود خود سود خود بر تراش). کسی که دریا بود، روی پای خودش ایستاده است، کسی نه دریا نبود مخزن بود، بالاخره از جای دیگر باید بگیرد، وقتی به او ندادند تُهی می ماند! در این بحث ها هم به ما گفتند اینچنین باش!
-----------------------------------------------------
📌 اسکندرنامه / بخش اوّل (شرفنامه) / بخش ۲۲
📋 درس اخلاق
📆 قم ؛ ۱۳۸۷/۱۱/۲۴