🟩لحظاتی سنگین از درد و دل حضرت علی (ع) با حضرت فاطمه (س)
🟩عواطف میان علی و زهرا از آن عواطف تاریخی جهان است:
کنّا کزَوْجِ حَمامَةٍ فی ایکةٍ
مُتَنَعِّمَینِ بِصُحْبَةٍ وَ شَبابٍ [۱]
🔹میگوید: ما مثل یک جفت کبوتر بودیم، از یکدیگر نمیتوانستیم جدا بشویم.
دیگر روزگار است، آمد میان ما جدایی انداخت. گاهی علی شب تاریک میرفت کنار قبرستان،
از دور میآیستاد با زهرای محبوبش سخن میگفت، سلام میکرد، بعد خودش گله میکرد و بعد گله خودش را از زبان زهرا جواب میداد:
ما لی وَقَفْتُ عَلَی الْقُبورِ مُسَلِّماً
قَبْرَ الْحَبیبِ وَ لَمْ یرُدَّ جَوابی
🔹چرا من ایستادهام به قبر حبیبم سلام میکنم و او به من جواب نمیدهد؟! ا حَبیبُ ما لَک لا تَرُدُّ جَوابَنا محبوب، حبیب! چرا جواب ما را نمیدهی؟ ا نَسیتَ بَعْدی خُلَّةَ الْاحْبابِ؟ آیا چون از پیش ما رفتی دوستی را فراموش کردی؟ دیگر ما در دل تو جایی نداریم؟ بعد خودش جواب میدهد:
قالَ الْحَبیبُ وَ کیفَ لی بِجَوابِکمْ
وَ ا نَا رَهینُ جَنادِلٍ وَ تُرابٍ [^۲]
حبیب به من پاسخ گفت: این چه انتظاری است که از من داری؟
ادامه در سایت:
https://fa.shafaqna.com/news/1281606
🆔
https://eitaa.com/shafaqna_com