🔴 گری هوند پیر ✍ عقيل دغاقله در سریال وست ورلد (West World)، رابرت فورد (آنتونی هاپکینز) به دوست ربات خود قصه ای از زمان کودکی اش را تعریف می کند. در آن زمان، ، پدر فورد یک سگ پیر گری هوند را به خانه می آورد. فورد بعد ادامه می دهد که گری هوند سگ مسابقه ای است که تمامی عمرش در دایره ای بی انتها دنبال نمدی به شکل خرگوش می دود. تمنای او شکار آن است. یک روز فورد و برادرش گری هوند را به پارک می برند و علیرغم همه تذکرهای پدر درباره سرعت و خطر این سگ، قلاده اش را بر می دارند و او را رها می کنند. گری هوند نیز در همان لحظه گربه ای را به شکل همان نمد می بیند و ثانیه ای نمی گذرد که با تمام قوا به سمت آن گربه می دود. رابرت فورد با چشمانی خیره دویدن گری هوند را دنبال می کند. او می گوید که مبهوت آن «دویدن زیبای» گری هوند شده بود. تا آنکه گری هوند، در میان وحشت و بهت همگان، آن گربه را شکار می کند. گری هوند پیر عمری به دنبال این لحظه بود. بنابراین فرصت را به هدر نمی دهد و در همان آن گربه را می کشد. آن را تکه پاره می کند. بعد که تمام می کند، در همانجا می ایستد. اطراف را نگاه می کند، سردرگم و گیج! گری هوند تمام عمر به تمنای رسیدن این لحظه و تکه تکه کردن آن موجود بیچاره بود. الان که تکه پاره کرده بود دیگر نمی دانست چه باید بکند جز همین گیجی و سردرگمی. این داستان کوتاه گری هوند به قطع داستان بسیاری از ما نیز هست. همه ما انسانهایی هستیم که عمری به دنبال آن تکه نمد که جامعه برای ما به عنوان هدف تعریف کرده است می دویم و همان لحظه که به آن میرسیم دوباره گیج و منگ در همانجا می ایستیم. اما در اینجا می خواهم از این داستان برای توصیف وضعیت فعلی اسرائیل استفاده کنیم. اسرائیل- مانند هر نظام استعماری ماندِگر (Settler colonialism) هدفی جز نابود کردن و اخراج بومیان ندارد. استعمار ماندگر، بر خلاف نوع کلاسیک آن، استعماری است که می آید تا بماند، آنهم با قتل و حذف بومی ها. این همان کاری است که آمریکا با بومی ها انجام داد. به استعمارگران، همچون گری هوند، و به دنبال این هدف، در دایره ای بسته سالها می دوند و هرگاه به دستشان برسد تکه تکه می کنند. همه این نظام ها بر همین مبنا تاسیس شده اند: بر مبنای قتل، اخراج و حذف بومیان. اسرائیل در تمامی این چند دهه و از زمان تأسیس تا توانسته است مردم را ریشه کن کرده و پیش رفته است. و این فرصت ریشه کن کردن بعد از حمله ۷ اکتبر دوباره به دست آمد. و در لحظه ای که جهان به اسرائیل چراغ سبز نشان داد، او درنگ نکرد. ضمیر ناخودآگاه خود را رو کرد و آمد تا کار را تمام کند و نابود سازد. برای اسرائیل غزه جایی بود که باید «ادغام» می شد، از بین می رفت. اما چگونه؟ او چند بار این دایره را دویده بود و چون سرابی به این هدف نرسیده بود. حتی مجبور شد از غزه بیرون رود. اما هنوز آن تمنا را داشت. اینبار تصور می کرد جهان اجازه می دهد که او تا می تواند انسان بکشد و بقیه را اخراج کند. و البته در میان وحشت همگان کشت و تکه پاره کرد. اما در نهایت اکنون در کنار تلی از جنازه ها ایستاده است: سردرگم، گیج، مبهوت! او سالیان سال است در این تمنا می سوخت، اما اکنون در همان جایی ایستاده است که گری هوند پیر! برای آنکه این وضعیت را بفهمید جغرافیای غزه را تصور کنید. غزه ۱۲ کیلومتر طول و ۶ تا ۱۲ کیلومتر عرض دارد. اسرائیل تمام آن را نابود کرده است. تمام آن کشتار و تکه تکه کردن ها را در همین جغرافیای کوچک انجام داده است! بیش از ۳۳ هزار نفر را کشته است. این به جز آنانی است که در زیر آوار مانده اند. به جز بدن های تکه تکه شده مجروحان و کودکان است! آری، اسرائیل در چشمان هوادارانشان «به زیبایی تمام دوید» و در میان وحشت همگان همه چیز را تکه پاره کرد. اما اکنون شش ماه است در این میانه این ۱۲ کیلومتر و در جهان آخرالزمانی که خلق کرده مات مانده است! و البته با جهانی مبهوت و نظاره گرا که نمی داند کشته شدگان را بشمارد یا تکه تکه های باقی مانده شان را! اسرائیل هولوکاست دیگری آفرید، اما همانند هولوکاست اول، این نیز در نابود کردن جامعه هدف خود عقیم ماند. یهودیان آن هولوکاست را از سر گذراندن و فلسطینیان این را. البته که آنها زخم ها خوردند، خانواده ها تکه تکه شده اند، کودکان تکه تکه شده اند، جنازه ها تکه تکه شده اند، انسان ها به صلابه کشیده شده اند. اما آنها نیز مانند دیگر بومیان جهان زنده ماندند. بومیان پایان نمی یابند، آنها دوباره زنده میشوند، دوباره می رویند، دوباره زمین را از آن خود می کنند. * فیلم زیر لحظه ای از زندگی آخر الزمانی غزه را نشان می دهد. ** داستان گری هوند از زبان آنتونی هاپکینز را در این ویدیو می توانید ببینید: https://www.youtube.com/watch?v=TG_irvWL400&t=8s&ab_channel=Dastantofiq