✅بخش نهم/ راز و نیاز امام حسین (ع) در محراب توحید: به­ قلم علامه جعفری یثَبِّتُ اللهُ الَّذینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثّابِتِ فِى‌الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِى‌اْلآخِرَة.[3] «خدا کسانى را که ایمان آورده‌اند، در زندگى دنیا و آخرت با سخن استوار، ثابت مى‌گرداند.» 🔹امام حسین (ع) به آن قول ثابت رسیده بود. نه فقط از اجدادش عبدالمطلب و ابوطالب و پدرش على‌بن ابى‌طالب، بلکه با تحمل مصائب دنیا و با تحمل و به دست آوردن امتیاز، به آن قول ثابت رسید، که: «من زندگى با ستمکاران را جز ملالت و دلتنگى نمى‌بینم. این زندگى را مثل هلاکت مى‌بینم». زندگى چهره مطلقى به او نشان داده بود که چگونه باید در این دنیا مصرف شود، و این سرمایه را چگونه باید مورد استفاده قرار داد. آیا این سرمایه با «بلى» براى چند صباح دنیا سازگار است؟ آیا این کرامت و شرف که خدا به انسان‌ها داده است؛ وَ لَقَدْ کرَّمْنا بَنى‌آدَم[4] ، قابل خرید و فروش و نقل و انتقال است؟ آیا مالکیت آدمى بر شرف[5] و حیثیت، مثل مالکیت او بر این کتاب یا بر این مداد است که بگوید آن را مى‌خواهم بفروشم؟ ابداً نمى‌تواند، زیرا مالکیت حقوقى نیست. حکم و مافوق حقوق‌ها و قوانین قراردادى است. شما حق ندارید اجازه دهید تا به شما یک میلیاردم اهانت شود. حق ندارید، زیرا از آنِ شما نیست. من به خود نیامده‌ام این‌جا. همین‌طور هم ارزش من با خود من نبوده است، که من درباره‌اش بتوانم ]بارى به هر جهت[ فکرى بکنم. حسین به آن قول مطلق رسیده بود. 🔹اکنون چند کلمه از درس نیایش‌هاى امام حسین را مى‌خوانیم و ببینیم که با آن خداشناسى که براى امام حسین مطرح شده بود، نه فقط این حادثه برایش چیزى نبود، بلکه حضرت زینب هم زیبایىِ این حادثه را مى‌دید. یزید به حضرت زینب گفت: دیدى به برادرت چه کردند؟ زینب گفت: ما رأینا (رأیت) الّا جمیلا. حضرت زینب نمى‌فرماید: «ما رأینا (رأیت) الّا صحیحاً». به رغم تو، ماکیاولى صفت و پیش از وقت ماکیاولى جلو افتاده، کار درستى بود. اصلاً خیلى زیبا بود. ما باید درباره زیبایى چه تصورى داشته باشیم که قطعه قطعه شدن اعضاى یک عده پاکان اولاد آدم، این‌گونه زیبا جلوه کند؟ ما از زیبایى چه چیزى باید درنظر داشته باشیم که آن همه مصائب و شداید را زیبا بدانیم. زیبا یعنى چه؟ یعنى حادثه حسین، جمال هم داشت، فقط جلال نیست. فقط بزرگىِ حادثه نیست، بلکه خیلى به‌جا بود. ما رأینا (رأیت) الّا جمیلا. منتها، طرف مقابل مست است و نمى‌فهمد جمیل یعنى چه؟ خودخواهى چنان مستشان کرده بود که نمى‌فهمیدند. مسأله را مطرح مى‌کردند، اما نمى‌فهمیدند جواب چیست. اگر از اول، آماده گیرندگىِ آن جواب بودند، اصلاً به این کار دست نمى‌یازیدند. حضرت این دعا را در صحراى عرفات بیان کرده و با خداى خود صحبت کرده است. قرن‌هاست که پدران ما مى‌نشینند و حسین، حسین مى‌گویند، الان هم نوبت به ما رسیده است، و همین‌طور قرن‌ها ادامه پیدا خواهد کرد، زیرا : هرگز نمیرد آن‌که دلش زنده شد به‌عشق ثبت است در جریده عالم دوام ما 🔹اِلهىِ اِنَّ اْختِلافَ تَدْبیرِک وَ سُرْعَةَ طَواءِ مَقادیرِک مَنَعا عِبادَک اْلعارِفینَ بِک عَنِ السُّکونِ اِلى عَطاءٍ وَ الْیاْسِ مِنْک فى بَلاء. شبیه به مضمون آیه شریفه است که وقتى بلا، ناگوارى و ناراحتى پیش آمده است، آن را به جهت یأس و با خودباختگى چند برابر نکنید، زیرا براى یک مرگ، انسان نباید هزار بار بمیرد. 🔹اِلهى مِنّى ما یلیقُ بِلُوءْمى وَ مِنْک ما یلیقُ بِکرَمِک.[10] «اى خداى من! آن‌چه از من در این جهان هستى ساخته است، مناسب خُردى و ناتوانى من است و آن‌چه از تو پدیدار مى‌گردد، زیبنده توست.» بى‌نیاز خداوندا! من از مشتى خاک هستم، تویى خداى بزرگ. از من مطابق کوچکى و ناچیزى‌ام و از تو مطابق بزرگى‌ات برمى‌آید. بنابراین، چرا من از عظمت تو مأیوس شوم؟ تو به وجود من نیازى نداشتى که مرا آفریدى. آیا من از حال خودم شکایت کنم؟ https://fa.shafaqna.com/news/1613146 جزئیات 👆👆👆 🌍 | خبرگزاری بین المللی شفقنا 🆔 @shafaqna_com