⚫️ به خاک ‏سپردن ‏زهرا ✍ سید جعفر شهیدی «الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون‏» ” ۳۵ “. (البقره:۵۶) ⬅️ دانشمندان و تذکره نویسان شیعه متفقند که نعش دختر پیغمبر را شبانه بخاک سپردند. ابن سعد نیز در روایت ‏هاى خود که از طریق ابن شهاب عروه عایشه زهرى و دیگران است گوید فاطمه (ع) را شبانه دفن کردند و على (ع) او را بخاک سپرد. بلاذرى نیز در دو روایت‏ خود همین را نوشته است بخارى نیز چنین نویسد: «شوى او شبانه او را بخاک سپرد و رخصت نداد تا ابو بکر بر جنازه او حاضر شود» “. ⬅️ کلینى که از بزرگان علما و محدثان شیعى است و در آغاز قرن چهارم هجرى در گذشته و کتاب خود را در نیمه دوم قرن سوم نوشته و نوشته او از دیرینه‏ ترین سندهاى شیعه بشمار مى‏رودچنین نوشته است: چون فاطمه (ع) در گذشت.امیر المؤمنین او را پنهان بخاک سپرد و آثار قبر او را از میان برد. سپس رو به مزار پیغمبر کرد و گفت: -اى پیغمبر خدا از من و از دخترت که بدین تو آمده و در کنار تو زیر خاک خفته استبر تو درود باد! خدا چنین خواست که او زودتر از دیگران به تو به پیوندد.پس از او شکیبائى من بپایان رسیده و خویشتن دارى من از دست رفته.اما آنچنان که در جدائى تو صبر را پیشه کردمدر مرگ دخترت نیز جز صبر چاره ندارم که شکیبائى بر مصیبت‏ سنت است.اى پیغمبر خدا!تو بر روى سینه من جان دادى! ترا بدست ‏خود در دل خاک سپردم!قرآن خبر داده است که پایان زندگى همه بازگشت‏ بسوى خداست. اکنون امانت ‏به صاحبش رسیدزهرا از دست من رفت و نزد تو آرمید. اى پیغمبر خدا پس از او آسمان و زمین زشت مى‏نمایدو هیچگاه اندوه دلم نمى‏گشاید . چشمانم بى‏ خواب و دل از سوز غم کباب است تا خدا مرا در جوار تو ساکن گرداند. مرگ زهرا ضربتى بود که دل را خسته و غصه ‏ام را پیوسته گردانید. و چه زود جمع ما را به پریشانى کشانید.شکایت‏ خود را بخدا مى‏برم و دخترت را به تو مى‏سپارم!خواهد گفت که امتت پس از تو با وى چه ستم ها کردند.آنچه خواهى از او بجو و هر چه خواهى بدو بگو! تا سر دل بر تو گشاید و خونى که خورده است ‏بیرون آید و خدا که بهترین داور است میان او و ستمکاران داورى نماید . سلامى که بتو مى‏دهم بدرود است نه از ملال تو از روى شوق است نه کسالت.اگر مى‏روم نه ملول و خسته جانم و اگر مى‏ مانم نه به وعده خدا بد گمانم.و چون شکیبایان را وعده داده است در انتظار پاداش او مى‏ مانم که هر چه هست از اوست و شکیبائى نیکوست. اگر بیم چیرگى ستمکاران نبود براى همیشه در کنار قبرت مى‏ ماندم و در این مصیبت‏ بزرگ چون فرزند مرده جوى اشک از دیدگانم مى‏راندم. خدا گواه هست که دخترت پنهانى بخاک مى‏رود.هنوز روزى چند از مرگ تو نگذشته و نام تو از زبانها نرفته حق او را بردند و میراث او را خوردند.درد دل را با تو در میان مى‏گذارم و دل را به یاد تو خوش مى‏دارم که درود خدا بر تو باد و سلام و رضوان خدا بر فاطمه. ⬅️ در مقابل این شهرتابن سعد روایت دیگرى دارد که ابو بکر بر دختر پیغمبر نماز خواند و بر او چهار تکبیر گفت .پیداست که این روایت و یک دو حدیث دیگردر مقابل آن شهرت ارزشى ندارد و دور نیست که آنرا براى مصلحت وقت‏ ساخته باشند. فقدان دختر پیغمبر على (ع) را سخت آزرده ساخت.نمونه این آزردگى را از سخنانى که بر کنار قبر او خطاب به پیغمبر (ص) گفت دیدیم.در سندهاى دیرین دو بیت زیر را نیز بدو نسبت داده‏ اند که نشان دهنده سوز درونى اوست.اما شمار این بیت‏ ها در ماخذهاى بعدى بیشتر است چنانکه در دیوان منسوب به آنحضرت نوزده بیت است . ⬅️ زبیر بن بکار در کتاب خود الاخبار الموفقیات که آنرا در نیمه دوم قرن سوم نوشته و از مصادر قدیمى بشمار مى‏ رود چنین نویسد: مداینى گوید چون امیر المؤمنین على بن ابى طالب رضى الله عنه از دفن فاطمه فراغت‏ یافت ‏بر سر قبر او ایستاد و این دو بیت را انشاء کرد: لکل اجتماع من خلیلین فرقه و کل الذى دون الممات قلیل و ان افتقادى واحدا بعد واحد دلیل على ان لا یدوم خلیل . این دو بیت در بعض مصادر بدین صورت ضبط شده: لکل اجتماع من خلیلین فرقه و کل الذى دون الفراق قلیل و ان افتقادى فاطما بعد احمد دلیل على ان لا یدوم خلیل . مصحح فاضل چاپ اخیر بحار الانوار (طهران) در ذیل صفحه صد و هشتاد و هفت مجلد چهل و سوم عبارتى را دارد که ترجمه آن این است: در بعض نسخه‏ ها «و ان افتقادى واحدا بعد واحد»آمده و این درست است چه على علیه السلام بدین دو بیت تمثل جسته نه آنرا انشاء کرده است. لیکن عبارت زبیر بن بکار چنین است:«و انشا یقول‏»بعلاوه این دو بیت چنانکه نوشته شد در دیوان منسوب بآن حضرت ضبط شده است. مجلسى نویسد:روایت ‏شده است که هاتفى شعر او را پاسخ داد.سپس چهار بیت را نوشته است . 👇👇👇 https://fa.shafaqna.com/news/1925934/ 🆔 @shafaqna_com