🔴 سیر مادی و ملکوتی انسان
✍ حضرت آیت الله جوادی آملی
⬅️ الآن خیلی از این خاکها و خیلی از این میوه ها منتظر هستند که چه وقتی نوبت شان برسد، اینجاها بیایند! خُب بالاخره ماها هم چند سال قبل در همین خاک مزرع و مرتع بودیم، این خاکها میوه شده، این میوه ها را به بازار آوردند، این میوه بازار را پدران ما خریدند، خوردند، نطفه شده؛ بعد ما شدیم. همین گندم ها نان شده، بعد ما شدیم؛ همین آردها نان شده، بعد ما شدیم. ما تقریباً نیم قرن قبل یا کمتر و بیشتر خاک این مزرع و مرتع بودیم، بعد هم طولی نمی کشد که خاک می شویم!
پس همین طور صف بستند، دارند می آیند و بروند. قبل از ما هم یک عدّه ای بودند، آنها هم خاک شدند، ما هم خاک می شویم؛ امّا همه این خاک شدن مال تن ماست؛ امّا آن جان ما که " مرغ باغ ملکوت " است که نه از باغ و راغ آمده، نه به باغ و راغ می رود! او که مرغ باغ ملکوت بود، به عالم خود سفر می کند؛ او که در مزرع و مرتع نبود!! او که (نفخت فیه من روحی)* بود، بعد می شود (هو الّذی یتوفاکم بالّیل و یعلم ما جرحتم بالنّهار)*، یا (الله یتوفّی الانفس حین موتها)*.
آن که با دمیدن ملکوتی به نام (روح) آمده است که خدا فرمود: (نفخت فیه من روحی)، او هم با دست بی دستی الهی توفّی می شود، ما مُتوفّی خواهیم بود، " وفات " می کنیم نه فوت! خُب آن ماده اصلی ما که جان ماست، با نفخ الهی حدوثاً آمده، با توفّی الهی بقاءً پیدا می کند، بقاءً! او که فرمود: (نفخت فیه من روحی)، همان روحی را که به ما داد، همان روح را با دستِ بی دستی خود تمامش را می گیرد، گفت: (الله یتوفّی الانفس حین موتها).
پس حقیقت ما از باغ نبود، به باغ هم نمی رود. آن یک مرغ باغ ملکوتی بود که چند روزی قفسی ساخته اند از تن، بعد وقتی این قفس شکست دوباره پرواز می کند به عالم خود!!
------------------------------------------------
📌 سوره حجر / آیه ۲۹ و سوره ص / آیه ۷۲
📌 سوره انعام / آیه ۶۰
📌 سوره زمر / آیه ۴۲
📋 تفسیر موضوعی قرآن کریم
📆 قم ؛ ۱۳۷۷/۰۹/۱۹