🔴از رسانه ها/ ضعف و ناكارآمدي مفرط مجلس در ايران ⬅️ یک فعال سیاسی معتقد است: ماجراي ضعف و ناكارآمدي مفرط مجلس در ايران دو علت به هم پيوسته دارد؛‌ اول به عدول از فلسفه مجلس و حكمراني برمي‌گردد. فلسفه نهاد مجلس پذيرش تحقق راي و خواست غيرمشروط مردم است.علت دوم فقدان نهاد حزبي براي شكل دادن نمايندگي مردم در مجلس است. در غياب احزاب ما با ۳۰۰ نماينده مواجه هستيم كه هر كدام در بهترين حالت كه كمتر رخ مي‌دهد، دنبال تامين منافع عمومي هستند . ⬅️عباس عبدی در اعتماد نوشت: حدود يك ماه پيش يك نماينده تندروي مجلس در اعتراض به عدم ابلاغ مصوبه عجيب پوشش زنان در مجلس فرياد زد كه «زور مي‌زنيم طرح تو دستور بياید بعد تصويب بشود، اما بعد از تصويب بايد زور بزنيم كه ابلاغ شود؛ با اين وضع اگر مجلس را تعطيل كنيم برق كمتری مصرف مي‌شود. شمردم، ۴۵۰ نورافكن بالاي سر نمايندگان روشن است.» ⬅️مشكل اين بود كه به جاي فكر كردن و قانونگذاري عادلانه همسو با خواست عمومي به اقرار خودشان براي هر مرحله از قانونگذاري «زور مي‌زنند» در حالي كه مجلس زورخانه نيست بايد گفت‌وگوي عالمانه كرد تا به نتيجه برسد. به همين دليل زور زدن‌ها بود كه اجراي مصوبه مزبور از حيث خلاف امنيت بودن متوقف شد. اكنون هم يك نماينده ديگر اصولگرايان پس از چند دوره نمايندگي به نتيجه جالبي رسيده است؛ وي كه با تغيير يك مصوبه مجلس در مجمع تشخيص مواجه شده، گفت: «مجلس تقريبا بي‌‌خاصيت شده است، به نظر من بود و نبود مجلس خيلي در اين مملكت كار خاصي ندارد. ما بايد شوراها را تقويت كنيم كه تبديل به پارلمان محلي شود، ⬅️ مجلس را هم حذف كنيم، مجمع تشخيص حالت سنا پيدا كند و سياستگذاري انجام دهد. قانون اساسي بيايد مجلس را حذف كند. به نظرم اين همه هزينه و دوندگي براي انتخاباتش كه هر ۴ سال يك‌بار برگزار مي‌شود، بي‌فايده است. آن را حذف كنند هزينه كشور هم كمتر مي‌شود. ساختار را بدهند به شورا، شورا را تقويت كنند، مجلس را حذف كنند، مجمع را هم بگذارند سنا كنند، من موافقم.» ⬅️ماجراي ضعف و ناكارآمدي مفرط مجلس در ايران دو علت به هم پيوسته دارد؛‌ اول به عدول از فلسفه مجلس و حكمراني برمي‌گردد. فلسفه نهاد مجلس پذيرش تحقق راي و خواست غيرمشروط مردم است. در واقع حكومت بايد به صورت غيرمشروط از اراده مردم منبعث شود. هر نوع شرط‌ گذاشتن به نحوي كه كم‌كم اكثريت قاطع مردم از ميدان بيرون بروند، نافي اين فلسفه است حتي اگر برخي نامزدهاي نمايندگي و انتخاب‌شدگان افراد صالح و كارآمدي باشند. گرچه به‌طور معمول چنين اتفاقي رخ نمي‌دهد و محدوديت در انتخاب نماينده موجب انتخاب افراد ضعيف و ناكارآمد و غيررقابتي مي‌شود كه دنبال منافع فردي مي‌روند. حكومت براي هدايت مردم نيست، بلكه كارگزار مردم است. پس حق شرط‌ گذاشتن براي اعمال حق حاكميت مردم را ندارد و بايد در ذيل مردم تعريف شود و نه در فوق آن. https://fa.shafaqna.com/news/1981022/ 🆔 @shafaqna_com