🔴تأملاتی در دعای سحر (۵۶)/ تنوع کلمات و چگونگی دریافت آنها/ نوشتاری از استاد محمد سروش محلاتی ⬅️ کسی‌که در سحرگاهان با خداوند مناجات می‌کند و این دعا را می‌خواند که «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها» و درخواست کلمات می‌کند و می‌خواهد به آن برسد، این وصول به کلمات چگونه برای او امکان‌پذیر است؟ اگر کلمه را در حد الفاظ و معانی و مفاهیم در نظر بگیریم، درخواست کلمه به معنای درخواست یک متن است و کلمه در کنار یکدیگر جمع می‌شود کلمات می‌شود و کلمات در کنار یکدیگر قرار می‌گیرد کتاب می‌شود و انسان کتابی را می‌گیرد، می‌خواند و معانی و مفاهیم آن را درک می‌کند و این درخواست درک کلمه در حدّ مفاهیم امر پیچیده‌ای نیست. برخی شارحان دعای سحر، این احتمال را در این جمله مطرح کرده‌اند؛ مثلا مرحوم رفیعی قزوینی در مورد «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها» می‌گویند که ما اتمّ کلمات الهی را می‌خواهیم و اتمّ کلمات قرآن است و در این‌جا درخواست این است که انسان به فهم قرآن نائل شود[۵]. این یک احتمال است؛ براساس این‌که سطح کلمه را به مفاهیم تنزّل دهیم و بگوییم این کلمه همان کلام الهی ا‌ست و قرآن هم کلمات الهی ا‌ست. ⬅️اما براساس این‌که کلمه را به واقعیت‌های عینی تفسیر کنیم (که در قرآن کریم آیاتی در این زمینه بود مثل آیه‌ی (قُلْ لَوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا[۶])، یا آن تعبیری که درباره‌ی حضرت عیسی(ع) چند بار در قرآن کریم تکرار شده که خود عیسی بن مریم کلمه است؛ (إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ [۷]) که ملائکه بر مریم(س) نازل شدند که خداوند تو را به کلمه بشارت می‌دهد که این کلمه، نه یک لفظ، نه یک مفهوم و نه یک کتاب است بلکه آن کلمه، مسیح عیسی بن مریم(ع) است) و این‌طور بگوییم که «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ …» خدایا از تو درخواست کلمات دارم، به معنای این‌که خدایا من می‌خواهم به آن واقعیت‌ها دست پیدا کنم و به آن حقایق برسم (نه به مفاهیم و الفاظ که نام و اشاره‌ای به آن حقایق و واقعیت‌هاست). این سؤال (دریافت آن حقایق) چگونه برای انسان امکان‌پذیر است؟ از آیات شریف قرآن باید استفاده کرد که آیا انسان راهی به آن حقایق – که ماورای محسوسات است – دارد و می‌تواند به آن دسترسی پیدا کند یا نه؟ همین آیه‌ای که مربوط به حضرت ابراهیم(ع) و حضرت آدم(ع) بود، مسیر را مشخص می‌کند که راه آن چیست. ⬅️تعبیر قرآن کریم در مورد حضرت آدم(ع) این بود که (فتَلَقَّی آدم مِن ربّه کلمات)، آدم کلماتی را از پروردگار تلقی و دریافت کرد. این تلقی کلمات یعنی چه؟ مسیر و راه برای این‌که انسان بتواند ارتقا پیدا کند و به کلمات برسد، مشخص شده است. حضرت امام خمینی(ره) نکته‌ی لطیفی از این آیه‌ی شریفه‌ استفاده فرموده‌اند! خداوند نسبت به حضرت آدم نفرمود: «و القی إلیه کلمات» که من کلماتی را به آدم القا کردم، بلکه فرمود آدم کلماتی را دریافت کرد، با این‌که این اخذ و اعطا طرفینی ا‌ست و باید از بالا اعطایی صورت بگیرد، تا از پایین هم اخذی اتفاق بیافتد و آن‌ها را نمی‌توان از هم تفکیک کرد، اما خداوند تأکید را بر اعطا قرار نداده که «ألقی إلیه کلمات»، به او القا کردم بلکه تأکید را روی اخذ، تلقی و دریافت برده است که آدم تلقی کرد: (فتَلَقَّی آدم مِن ربّه کلمات) لطافت آیه‌ی شریفه همین است. مهم این است انسان به مرحله‌ای از آمادگی و استعداد برسد و چنان سعی و تلاش کند و انگیزه و تکاپو در او باشد که آرام نگیرد تا این‌که این کلمات را دریافت کند https://fa.shafaqna.com/news/2000783/ 🌍 | خبرگزاری بین المللی شفقنا @shafaqna_com