🔴 کیهان: عقل حکم می‌کند که نباید بازارها را به مذاکره گره زد ⬅️ کیهان درباره کاهش نرخ ارز در روزهای پس از دور اول مذاکرات ایران و آمریکا نوشت: برخی معتقدند؛ بازار ارز، طلا و سکه حساسیت زیادی به تحولات سیاسی و اقتصادی، به ویژه مذاکرات بین‌المللی، پیدا کرده است. اگر بازار احساس کند که مذاکرات به کاهش تحریم‌ها، بهبود روابط اقتصادی یا افزایش اعتماد به ایران منجر می‌شود، این می‌تواند به تقویت ارزش ریال و کاهش تقاضا برای ارزهای خارجی منجر شود. این در حالی است که قبل از قطعنامه 598 نیز همین حرف‌ها زده می‌شد اما پس از قبول قطعنامه و با شروع دولت سازندگی، وضع اقتصادی به مراتب بدتر از زمان جنگ شد و رکوردهای تاریخی در تورم و نرخ ارز بجا ماند. وعده بهبود وضع اقتصادی در صورت مذاکره با اتحادیه اروپا، تروئیکای اروپایی، 1+5، برجام و... هم داده شد، اما پس از همه اینها وضع بدتر شد که بهتر نشد. دلیلش این است که هدف مذاکره غربی‌ها، تضعیف ایران است نه تقویت کشورمان. البته بعد از پایان مذاکرات و در شرایطی که بازار به نتیجه‌ای خوش‌بینانه از این مذاکرات نگاه می‌کند معمولاً یک موج خوش‌بینی در بازار شکل می‌گیرد که می‌تواند در کوتاه‌مدت منجر به کاهش قیمت‌ها شود، اما با گذشت دوران ماه عسل، اوضاع حتی ممکن است بدتر از قبل مذاکره شود. بنابراین، با توجه به عدم تعادل شخصیت ترامپ و اطرافیانش که خوش‌بینی به هر توافقی را به بدبینی تبدیل می‌کند؛ عقل حکم می‌کند که نباید بازارها را به مذاکره گره زد؛ همان‌طور که در مذاکرات وین (۲۰۲۱-۲۰۲۲) هم، هر خبر مثبت دلار را تا ۲۵ هزار تومان پایین می‌‌آورد و هر خبر منفی تا ۳۳ هزار تومان بالا می‌برد؛ بدون اینکه تغییری در واقعیت اقتصادی و حتی سیاسی رخ بدهد. مذاکرات هسته‌ای معمولا طولانی‌ است و طولانی بودن مذاکرات، شرطی شدن اقتصاد ایران را تشدید می‌کند و به نوسانات ارزی، تورم بالاتر، افت بورس، کاهش سرمایه‌گذاری و فشار معیشتی دامن می‌زند. اقتصاد شرطی شده به نتیجه مذاکره، برنامه‌ریزی نمی‌کند و رشد اقتصادی در آن متوقف می‌شود و حتی کاهش می‌یابد. شرطی شدن اقتصاد ایران به رکود از طریق کاهش سرمایه‌گذاری، افت تقاضا، نوسانات ارزی، فرار سرمایه، و تشدید کسری بودجه منجر می‌شود. منشأ مشکلات اقتصادی کشور آمریکا و اروپا؛ پذیرش مذاکره را نشانه ضعف ایران و شرایط اقتصاد کشور را حاصل تحریم‌های خود می‌دانند، حال آنکه ایران در عرصه ارائه خدمات عمومی به مردم، یکی از ارزان‌ترین کشورهای جهان است. دلیل مشکلات اقتصادی کشور و مردم، کنار گذاشته شدن مردم از اقتصاد و منافع آن است. ایران در گسترش بخش خصوصی- به دلیل انحصارگری افرادی که اتفاقاً طرفدار غرب هستند و منافع از انحصار و بنگاه‌های بزرگ اقتصادی دارند- موفق نبوده تا جایی که این انحصارگران که بعضاً در دولت‌ها نفوذ داشته‌اند، حتی از ارائه زمین رایگان به مردم برای مسکن‌سازی و گسترش مالکیت‌های خصوصی کوچک و متوسط در بخش‌های اغلب صنعتی جلوگیری می‌کنند، اما به بخش معیشت؛ یعنی و آب و برق و نان و گوشت که می‌رسند خواهان رهاسازی قیمت به نام خصوصی‌سازی و کاهش تصدی‌گری می‌شوند! کسی منکر فشار تحریم‌های خارجی نیست، اما مشکلات و ضعف اقتصادی ایران، منشأ داخلی دارد. حلقه بسته ذی‌نفعان اقتصاد موجب حذف مردم از بهره‌گیری از کیک اقتصاد و در نتیجه حذف رقابت، قیمت کالاها و خدمات بسیار بالاست.