🔴زندگی اصیل و هزینه‌هایش     ✍️ علی زمانیان هزینه‌ی ارزش‌هایی که بدان معتقدی، فقط برگردن خود توست طبق قول مشهور، شب عاشورا، امام حسین، یاران خود را جمع کرد و فرمود: "بدانید که من می‌دانم فردا سرنوشت ما با این دشمنان چه خواهد شد. اکنون به همه‌ی شما اجازه‌ی رفتن می‌دهم؛ پس همه آزادید که بروید و بیعتی از من بر گردن شما نیست. پس از تاریکی شب استفاده کنید و هر کدام از شما که قدرت دارد دست مردی از اهل بیت مرا بگیرد و در این تاریکی متفرق شوید و به هر سو که می‌خواهید بروید. این مردم مرا می‌خواهند و اگر به من دست یابند، با بقیه کاری نخواهند داشت." تاریخ یاد ندارد کسانی را که به این توصیه عمل کردند، نکوهش کرده باشند. در سخن امام حسین، حقیقتی نهفته است که کمتر به آن توجه شده است. گوهر این سخن، سه بعد و زاویه دارد. سخنی درس‌آموز برای همیشه‌ی تاریخ. سه درسی که می‌توان از این سخن بیرون کشید چنین است: 1⃣"اصیل زندگی کنید" اصالت زندگی به این است که اگر می‌خواهی زندگی کنی و یا حتی اگر می‌خواهی بمیری، برای خودت زندگی کن و برای خودت بمیر. وقتی می‌گویم "برای خودت"، دقیقا به معنای این است که برای آن‌چه به آن رسیده‌ای، آن حقیقتی که در درون خود محقق کرده‌ای، آن‌چه در جان‌ات بدان وفاداری و آن‌چه در پنهان‌ترین زوایای روح‌ات آرزویش را می‌کنی. در مقابل، زندگی عاریتی و مرگ عاریتی، زندگی و مرگی است که که از جان تو و از درون تو برنخاسته است، بلکه از بیرون به تو تحمیل شده است. خود را بنده و برده‌ی چیزی کرده‌ای که از تو و از درون تو نجوشیده است. با آن مشکل داری، اما به ملاحظه‌ای و به مقتضایی به آن گردن می‌نهی؛ بدان رضایت نداری و چیزی نیست که تو آن را خواسته باشی. آن‌چه امام حسین می‌گوید، به واقع، یاران را از مرگ عاریتی بر حذر می‌دارد. از این رو توصیه می‌کند بروید و برای آن که احساس گناه نکنند، به صراحت گوشزد می‌کند بیعت‌ام را از شما برداشتم. تا مبادا کسی به خاطر امام حسین بماند و اما دل‌اش رای و میل دیگری داشته باشد. 2⃣"انتخاب، حق انسان است" پیام دوم امام حسین این است که: می‌توانی بروی، می‌توانی بمانی. اما اگر می‌خواهی بمانی، به‌خاطر من نمان. زیرا بیعت‌ام را از تو برداشته‌ام. انتخاب، حق تو است: رفتن و یا ماندن.   مرگ را خودت باید انتخاب کنی. انتخاب، عنصر اساسی و بنیادینی است که خداوند در انسان به ودیعت نهاده است. می‌خواهی بروی، بی هیچ شماتتی برو، اما اگر ماندی، به‌اختیار و انتخاب خودت بمان. من، مسئول خودم هستم و نه بیش‌تر، و تو نیز. هر کسی بار مسئولیتِ انتخاب خود را خودش باید بر دوش بگیرد. هرکس خودش باید انتخاب کند چگونه بزید و یا چگونه بمیرد.    رستگاری، آن است که انتخاب شود. این سخن پربهایی است با همه‌ی آنان که می‌خواهند "حسینی" زندگی کنند، که راه انتخاب را مسدود نکنید و آدمیان را مجبور نکنید، و با حسین بودن را حتی، به دیگران  تحمیل نکنید. زیرا خود او رخصت داده است هر کس سر خویش گیرد و برود. امام حسین با این سخن، همه را با عمیق‌ترین اضطراب وجودی، یعنی "انتخاب" روبرو کرد. انتخابی که باید به آن دست برد و مسئولیت‌اش را پذیرفت. حسین، همه را با "تصمیمی" بزرگ مواجه کرد. او گفت: "آزادید بروید". یعنی اگر می‌خواهید بمانید، خودتان باید تصمیم بگیرید، من به جای هیچ کس تصمیم نمی‌گیرم. امام حسین با این سخن می‌خواهد بگوید، هزینه‌ی آن چه بر آن باور داری، فقط برعهده توست. دیگران را نباید و نمی‌توانی مجبور کنی هزینه‌های باورهای ترا بپردازند. 3⃣"قربانی شدن فقط پیش پای ارزش" با معیار، ملاک و برای حقیقت و ارزش (و نه برای شخص)، زندگی کن. حقیقتی که در پرتو آن زیسته‌ای و ارزشی که محور زندگی است، چیزی است که مهم است. امام حسین گوشزد می‌کند اگر می‌خواهی بمانی، برای حقیقتی و ارزشی بمان که برای آن زیسته‌ای. برای من نمان، مسئولیت مرگ هرکسی با خود اوست. برای من، از آن رو که به من تعلق عاطفی داری، نسبت و پیوند خونی داری و یا به هر علت دیگر، نمان. اگر می‌خواهی بمانی، ببین حق با تو چه می‌گوید. ببین معیاری که از آن، همه‌ی عمر پیروی کرده‌ای چه می‌گوید. اگر آن معیار و ارزش در فردا تجلی می‌کند بمان. اگر حقیقت، چیزی است که در میدان نبرد ظهور می‌کند بمان؛ اما اگر فقط به‌جهت خویشاوندی و نسبت‌های دیگر است، بهتر است بروی. اگر می‌مانی، مرا نه به عنوان یک شخص، بلکه به منزله‌ی یک ارزش و یک معیار ببین. ارزشی که می‌توان جان خویش را در دفاع از آن قربانی نمود./ شفقنا از  مجمع مدرسین و محققین