🔴تنها گذاشتن رسانههای رسمی، افول روایت ملی
✍ حسین انتظامی
تحولات پرشتاب فناوری، گسترش پلتفرمهای دیجیتال و ظهور جریانهای نوین اطلاعرسانی، چشمانداز رسانهای جهان و بالتبع کشور ما را دگرگون کردهاند. نمیتوان انکار کرد که سبک مصرف اخبار، شیوه اعتماد مخاطبان و حتی ساختار تولید محتوا دستخوش تغییراتی بنیادین شده است.
در این میان، برخی فعالان و تحلیلگران (به شمول نگارنده) روند افول تدریجی رسانههای رسمی را تشخیص و هشدار دادهاند. این نقدها که اغلب از درون خانواده رسانه مطرح میشود البته واجد نکتهای قابل تأمل است: رسانههایی که نتوانند خود را با اقتضائات تازه همراستا کنند، بیتردید از دایره تأثیرگذاری خارج میشوند.
اما از منظری مسئولانه، این به معنی بسنده کردن به نقد، تحذیر یا برخورد منفعلانه و دستبهسینه با این رخداد نیست. این وضعیت سبب نمیشود که دولت در برابر افول رسانههای رسمی، بیتفاوت باشد یا آن را پدیدهای طبیعی و غیرقابل مهار تلقی کند. تضعیف رسانههای رسمی، فقط به معنای افت عملکرد چند نهاد رسانهای نیست؛ بلکه به مثابه تضعیف حافظه نهادی، انسجام خبری، مسئولیتپذیری حرفهای و در نهایت، تضعیف روایت ملی خواهد بود.
رسانههای رسمی، با همه چالشها هنوز تکیهگاه تولید خبر مسئولانه، پوشش رویدادهای رسمی، راستیآزمایی اطلاعات و مرجعیت خبر در داخل کشور هستند. در فضای بیمرز، جهتدار و گاه پرآشوب رسانهای امروز جهان، همین رسانهها میتوانند مانع از رواج شایعه، اخبار جعلی و سردرگمی افکار عمومی شوند. از همینرو، سیاست حمایتی دولت از رسانههای رسمی نیازمند بازنگری جدی است. در شرایطی که جنگ شناختی و ترکیبی با ابعادی بیسابقه علیه کشور جریان دارد، پشتیبانی از رسانههای رسمی مسئول، به اندازهی حمایت از کالاهای اساسی، ضرورتی حیاتی و راهبردی دارد. این حمایت نباید به توصیههای کلی و شعارهای تشویقی محدود بماند بلکه بیش از هر زمان به رویکردی هوشمندانه، هدفمند و مشروط نیازمندیم؛ حمایتی که تحولساز باشد، نه صرفاً حافظ وضع موجود؛ حمایتی که به تحول ساختاری رسانه منجر شود و در راستای جذب اعتماد عمومی، تربیت نیروی حرفهای و حفظ مرجعیت ملی رسانهای باشد.
در کنار این نگاه حمایتی، لازم است با رسانههایی که صرفاً برای بقا، بدون تحول و اثرگذاری تلاش میکنند نیز گفتوگویی جدی داشت تا بدانند حمایت نه تزریق بودجه برای حفظ وضع موجود، بلکه تکیهگاهی برای عبور از گذار فعلی به افقی تازه و باثبات است.
بیتردید، اگر رسانههای رسمی در مسیر بازآفرینی و انطباق با تحولات رسانهای روز حرکت نکنند، افول آنها امری محتوم خواهد بود. اما این تنها یک سوی ماجراست؛ سوی دیگر آن است که اگر متولیان سیاستگذاری رسانهای، صرفاً شاهد این افول باشند، نه تنها نهادهای رسانهای رسمی را از دست خواهیم داد بلکه بخش مهمی از روایت ملی و انسجام خبری جامعه را به میدانی که در سیطره رسانههای انفرادی و پلتفرمی است واگذار خواهیم کرد و بیش از هر زمان، در معرض آشوب اطلاعاتی و جنگ شناختی قرار خواهیم گرفت.