حضرت علی اکبر(ع) به حدّى شبیه پیامبر (ص) بود كه هر كس شوق دیدار پیامبر را داشت، به او مى نگریست
شخصی با نیزه محکمی آنچنان به علی اکبر(ع) زد که دیگر توان از او گرفته شد به طوری که دستهایش را به گردن اسب انداخت، چون خودش نمیتوانست تعادل خود را حفظ کند. در اینجا فریاد کشید: پدر جان! الآن دارم جد خودم را به چشم دل میبینم و شربت آب مینوشم. اسب، حضرت علیاکبر (ع) را در میان لشکر دشمن برد و آنها با شمشیر بدنش را تکهتکه کردند.
— مرتضی مطهری
@Squad_iran | #T