همچنین در عرصه سیاست داخلی، پس از خروج حزب متحده قومی (MQM) از ائتلاف با تحریک انصاف و احتمال موفقیت PDM در کسب رأی سلب اعتماد از وی، عمران خان مدعی می‌شود که نامه تهدیدآمیزی از ایالات‌متحده دریافت کرده است و قرار است علیه او -توسط ارتش- کودتا شود. اما فقط در یک روز 4 بار با ژنرال قمر جاوید باجوه دیدار می‌کند تا با چراغ سبز ارتش، دوباره مخالفانی که قصد استفاده از ابزار دموکراتیک و قانونی علیه وی داشتند را بر سر جای خود بنشاند. این اتفاق یکشنبه هفته جاری و با انحلال پارلمان رخ داد اما اکنون توپ دوباره در زمین عمران خان است. زیرا تهدیدات فرضی رفع شده و مخالفان به محاق رفته و وی دوباره نخست‌وزیر پاکستان شد. اما مطمئناً، عمران تنها سیاستمداری در شبه‌قاره هند نیست که پس از به قدرت رسیدن دست به چرخش رفتاری زده، دشمنان خیالی ساخته، رؤیاهای افسانه‌ای می‌فروشد تا رأی‌دهندگان را فریب داده، یا مخالفان را در هر فرصتی زیر پای خود له کند. اما عمران خان می‌دانست چه کاری را نباید انجام دهد. او در سال 2011 در زندگینامه خود «پاکستان: یک تاریخ شخصی» به نقص مهلک ذوالفقار علی بوتو که تحمل نکردن مخالف و رفتار وحشیانه با مخالفانش بود اشاره می‌کند. در این کتاب او متأسف است که تبلیغات تلویزیون دولتی علیه پاکستان شرقی (تاریخ بنگلادش امروزی و جنگ زبان) آن زمان را باور کرده است. او ضیاءالحق را «صرفاً به دلیل تمایل به ماندن در قدرت» شماتت می‌کند. معتقد است دیدگاه مشرف فقط حفظ خود در قدرت بود. اما امروز همه این افراد مانند عمران خانی هستند که عمران خان در کتاب خود توصیف می‌کند. مردی که طرفدارانش -که عموماً جوانان خام و جو زده‌ای بودند که در میتینگ‌های مختلط انتخاباتی وی طعم شیرین روابط آزاد را می‌چشیدند- امیدوار بودند بیسمارک و آتاتورک یا حداقل اردوغان پاکستان باشد، ثابت کرد که صرفاً بخشی از تاکتیک جدید ارتش برای حفظ سلطه خود بر تمامی عرصه‌های پاکستان است. آنچه در مورد عمران غم‌انگیز است این است که دلایل واقعی برای فریبکار بودن او وجود داشت. اما آنچه غم‌انگیزتر است حمایت رسانه‌ای از این جاهل، جو زده، وابسته به ارتش در ایران است. آقای رضا سراج تحلیلگر سیاسی در کانال تلگرامی خود وی را ضدغرب توصیف می‌کند و مشرق‌نیوز از اظهارات حماسی عمران خان در مورد واقعه کربلا تیتر می‌زند. آنچه در همسایگی ما و در میان برادران و خواهران مسلمان ما اتفاق می‌افتد مهم است. اما به نظر می‌رسد کسب اطلاع بیشتر از رویدادهای جاری، کمی مطالعه تاریخ، اندکی تأمل و عدم حضور در مسابقه اظهارنظر سریع‌تر و مواردی ازاین‌دست، از اهمیت بیشتری برخوردار باشد. ➡️ @RezaeiNejad_A