گاهی فقط باید ندیده و نشنیده بگیری و قید همه‌چیز را بزنی و زمانی که میدانی هیچ کاری از دست تو ساخته نیست، نه حرص بخوری، نه غوغا به‌پا کنی و نه دست و پا بزنی. چاره‌ی دیگری نداری! باید حجم خالیِ لیوان را بپذیری و زل بزنی به ته‌مانده‌ و به همان ذره‌ی باقیمانده -دلخوش- باشی و با خودت بگویی: میشد همین هم نباشد، ولی هست! گاهی تنها کار عاقلانه‌ای که میتوانی بکنی رها کردن است و دست کشیدن است و پذیرفتن است و دور شدن🌱ᥫ᭡