🍃 🔸برای اسلام ▫️مدتی بود در خانه‌ای مصادره‌ای زندگی می‌کردیم؛ خانه‌ای که موقت به ما داده بودند تا شاید روزی صاحب‌سَرپناهی شویم. گفته بودند اگر خانه ندارید، می‌توانید برای گرفتن زمینی اقدام کنید. مدتی نگذشته بود که یک قطعه زمین در شمال تهرانپارس به ما تعلق گرفت. روزی شاهرخ در صفِ ثبت‌نام، پیرمردی را دید که با چشمانی نگران و دستانی لرزان، از گرفتن زمین جا مانده بود. دلش به درد آمد. آن شب بی‌آنکه سخنی بگوید، سند را برداشت و بیرون رفت. ساعتی بعد برگشت، آرام و لبخند به لب. پرسیدم: «کجا رفتی؟» گفت: «سند زمین را به آن پیرمرد دادم. گفتم این هدیه‌ای‌ست از طرف امام.» مدتی بعد، همان خانه‌ی مصادره‌ای را هم پس گرفتند؛ گفتند برای مقر نظامی لازم است. وسایل را جمع کردیم و دوباره مستأجر شدیم. اما چهره‌ی شاهرخ ذره‌ای غم نداشت. پرسیدم: «شاهرخ، چرا این‌قدر راحت زمین را بخشیدی؟ حالا دوباره بی‌خانه شدیم!» لبخندی زد، نگاهی به آسمان کرد و گفت: «ما که برای خانه و زمین انقلاب نکردیم... هدف ما اسلام بود. اگر خدا بخواهد، خودش صاحب‌خانه‌مان می‌کند.» ▫️ 📚شاهرخ، حرانقلاب‌اسلامی، نشر‌امینان 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران 🆔 @whc_ir 🌐 news.whc.ir