💠 فرشته خوی 🔹 قرآن کریم بسیاری از اوصافی را که برای ملائکه ذکر می کند، برای انسان نیز که خلیفه اوست یاد می کند؛ اگر از فرشتگاه به عنوان ﴿بِأَیدِی سَفَرَةٍ ٭ كِرَامٍ بَرَرَةٍ﴾[1] یاد میکند، از انسان ها به عنوان ﴿وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ﴾[2] یاد می کند و اگر فرشته ها را در مکتب خود عالِم و آگاه کرده است، به جامعه انسانی از راه وحی و نبوّت فرمود: ﴿اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الأكْرَمُ ٭ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ﴾،[3] آغاز سوره مبارکه «علق» که طبق مشهور این بخش جزء اولین بخش های فرود آمده بر قلب مطهّر پیغمبر(عَلَیهِ وَ عَلَی آلِهِ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) است، ما را به مکتب کرامت فرا می خواند. خدا با اسم اَکرم تجلّی کرده است و مدرسه را اداره می کند، اگر گفتند در فلان کلاس مهندس یا پزشک تدریس می کند؛ یعنی درس پزشکی یا هندسه می دهد، اگر گفتند خدای اَکرم درس میگوید؛ یعنی درس کرامت می دهد. 🔹 جامعه کریم جامعه فرشته است، این جامعه فرشته نه بی راهه میرود نه راه کسی را می بندد. بسیاری از فرشتگان محو جمال و جلال الهی هستند و به غیر از جمال و جلال الهی نمی اندیشند، بسیاری از بزرگانی هستند که راه حکمت را طی کرده و از آنجا به معرفت بار یافتند و فرشته خوی شدند، شما می بینید جامی چنین حرفی دارد که: بودم آن روز من از طائفه دُرد‌کشان ٭٭٭ که نه از تاک نشان بود و نه از تاک ‌نشان[4] این سخن ابتکاری جامی نیست قبل از او همین حرف را با سبک و سیاق دیگر مولوی گفته است و قبل از او ابن فارض مصری به سبْک دیگر سروده است، شما ببینید قرآن کریم ما را گذشته از اینکه از لذایذ ظاهری برخوردار می کند، از لذت معنوی ما را متنعّم می کند. حرف ابن فارض مصری این است: شَـرِبْنَا عـلی ذكْـرِ الحبیبِ مُدامَةً ٭٭٭ سـكِرْنَا بها مِن قَبل أن یخلق الكَرْمُ[5] یعنی ما به نام دوست شرابی نوشیدیم و مَست شدهایم که این دو کار ما قبل از آن بود که خدای سبحان درخت انگوری در عالَم خلق بکند. کسانی که حرف ابن فارض را شرح کردند، گفتند منظور درخت انگور نیست، منظور کلّ نظام سپهری و آسمان و زمین است، قبل از اینکه آسمانی خلق شود و قبل از اینکه زمین خلق شود، انسان با خدا عهد بست که جز تو را نشناسد و جز تو را نپسندد و جز تو را نپذیرد: ﴿أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَی﴾. 🔹 اگر مشکلاتی در مملکت هست اگر اختلاس هست و اگر رشوه است اگر رباست و اگر فریب است و اگر خیانت است، همه در اثر آن است که انسان در بدن خلاصه شده و اگر انسان این مشترکات بین خود و دام را در یک سوی بنهد و مشترکات فراوانی که بین او و فرشته هاست در سوی دیگر بنهد، این جامعیت هم خواسته تن را تأمین میکند هم خواسته روح را. تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک ٭٭٭ برگ توتست که گشتست به تدریج اطلس [1]. سوره عبس، آیات15 و16. [2]. سوره اسراء، آیه70. [3]. سوره علق، آیات3 و4. [4]. دیوان اشعار جامی؛ ر.ک: شرح مقدّمه قیصری(سید جلال الدّین آشتیانی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چ 4، 1375)، ص 861. [5]. شرح دیوان ابن الفارض من شرحی الشیخ بدر الدین الحسن بن محمد البورینی و الشیخ عبدالغنی بن اسماعیل النابلسی، ج2، ص384؛ «القصیدة الثالثة عشرة». 📚 پیام به اولین کنگره ملی حکمت و خرد جندی ‌شاپور و بزرگداشت علی بن عباس اهوازی تاریخ پخش: 1395/02/28 🆔eitaa.com/EsraTvEitaa