🔴شیخ اشراق؛ احیاگر یا بنیانگذار حکمت اشراق؟ 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شیخ شهاب‌الدین علی‌رغم همه ابتکارات فلسفی و منطقی و علم‌النفسی خود، به ندرت سخن از «من» و «لم یسبقنی به احد» یا «لم یقل به احدٌ قبلی» و امثال آن به میان می‌آورد. در جایی هم که می‌خواهد نقش خودش را در پیشبرد "حکمت خسروانی" بگوید با این ادبیات بیان می‌کند: «و الحجّة و ان كانت لنا الاّ انّ‌ المذهب للقدماء من البابليّين و الحكماء الخسروانيّين و الهند و جميع الاقدمين من مصر و يونان و غيرهما.» در رساله کلمه التصوف نقش خود را نقش احیاگیری نسبت به سنت فلسفی ایرانیان می‌داند و می‌گوید: و كانت في الفرس أمّة يهدون بالحق، و به كانوا يعدلون، حكماء فضلاء غير مشبهة المجوس، قد أحيينا حكمتهم النّورية الشريفة التي يشهد بها ذوق أفلاطون و من قبله من الحكماء في الكتاب المسمّى ب‍‌ «حكمة الإشراق» و ما سبقت إلى مثله. به اعتقاد این بنده، بی‌توجهی به تواضع علمی شدید موجب شده است که عده‌ای او را واقعاً فیلسوف «محیی» یا احیاگر فلسفه باستانی بدانند و نه «مبدع»‌ و «مبتکر». در حالی که بدون تردید چنین فلسفه‌ای با چنین نظم و انضباطی هرگز پیش از شیخ اشراق وجود نداشته است. خود سهروردی می‌گوید آنچه که از حکمای باستانی یونانی و ایرانی و هندی و مصری دریافت کرده است "حکمت خطابی" بوده است. به تعبیر دیگر آموزه‌ها و داده‌هایی پراکنده آن هم مربوط به عمل و رفتار پیشینیان، وجود داشته است. اما وجود این حد از پیشینه هرگز موجب نمی‌شود اندیشمندی را که آن داده‌های پراکنده را تبدیل به ایده و مکتب کرده است "محیی" بدانیم و نه "مبدع". و الا هیچ مبدعی در هیچ نظام فکری‌ای نمی‌توان سراغ گرفت. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹