💚
ماجرایی از ارتباط عاطفی عمیق ائمه و با مومنین و پیگیری ایشان از حال ما...
🌼 «رمیله» یکی از اصحاب حضرت امیر بود. تب شدیدی کرده بود و مریض بود. روز جمعه بیماری او مقداری سبک تر شد گفت: «خوب است به نماز جمعه بروم و حضرت امیر را درک کنم» در بین خطبه ها همین طور که نشسته بود، تب عود کرد، خیلی درد میکشید ولی تحمل کرد تا نماز تمام شد. پشت سر امام از مسجد بیرون آمد. حضرت رو به او کردند و فرمودند:
رمیله چه بود که به خودت میپیچیدی؟ عرض کرد: «بله» و قضیه را گفت.
🌸 حضرت فرمود:
هیچ مؤمنی بیمار نمیشود، جز این که به خاطر بیماری او ما بیمار میشویم؛ و غمگین نمی شود، جز این که به خاطر حزن او ما محزون میشویم؛ و دعا نمی کند، جز این که ما آمین میگوییم و ساکت نمی شود جز این که برای او دعا میکنیم. عرض کرد: «آقا! این مطلب مربوط به کسانی است که اطراف شما اینجا در این شهر هستند؟» فرمود:
در شرق و غربِ زمین هیچ مؤمنی از نظر ما پنهان نیست.
📕بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۶۰
#آنسویمرگ | عضوشوید👇
https://eitaa.com/joinchat/4020175040C43cfea7e3c