🔵 تجربیات عجیب نزدیک به مرگ یک پیرمرد اهل بندرعباس (قسمت چهارم) ☘ کمی که از آنجا دور شدم، مردانی را دیدم با شکم هایی بسیار بزرگ! آنقدر بزرگ که مانند بشکه بود و توان راه رفتن را از آنها گرفته بود. آنها روی زمین افتاده و بوی تعفن شدیدی از آنها به مشام می‌رسید. نمی‌دانستم چرا اینها اینگونه‌اند. چرا نمی‌توانند خود را از این محیط وحشتناک و متعفن دور کنند؟ به من گفته شد که اینها شکم های خود را از حرام پر کردند و توانایی عبور از این مسیر را ندارند. فعلاً باید این شرایط را در برزخ سپری کنند. من تازه فهمیدم کسانی که اموال مردم را به راحتی در دنیا غصب می‌کنند چه سرنوشتی خواهند داشت. با ترس و وحشت عجیبی از آنجا دور شدم... 🌸🌸🌸🌸🌸 برای مشاهده قسمت های قبل و بعد روی هشتگ بزنید.👆 🌸🌸🌸🌸🌸 ➥@ansuiemarg_ir