26.94M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
معبودم بنده خطاکار به محضرت آمده، بی تاب و بیمناک، پرهیزکنان و امیدوار، گوشۀ چشمش را به تو دوخته و آمرزش خواه و پشیمان اشکش جاری شده؛ سوگند به توانمندی و بزرگی ات، من با نافرمانی کردنم قصد مخالفت با تو را نداشتم و گناه کردم آن زمانی که گناه کردم درحالی که نسبت به تو نادان بودم و نه به خاطر اینکه متعرّض کیفرت گردم و نه اینکه نظرت را سبک شمارنده بوده باشم، بلکه نفس همه این ها را برایم بیاراست و شقاوتم بر انجام آن ها مرا یاری کرد و آبروداری ات نسبت به من مغرورم ساخت، پس الان چه کسی مرا از عذابت نجات می دهد و به ریسمان چه کسی جنگ زنم؟ اگر ریسمانت را از من قطع کنی پس ای وای فردای قیامت از رسوایی هنگام ایستادن در برابرت، وقتی به سبکباران گفته شود بگذرید و به سنگین باران امر شود به آتش فرو ریزید، آیا با سبکباران خواهم گذشت یا با سنگین باران فرو خواهم ریخت؟ وای بر من هرچه سنّم بیشتر شد گناهانم زیاد شد، وای بر من، هرچه عمرم طولانی شد، نافرمانی ام فزونی یافت، چقدر توبه کنم، چه اندازه برگردم؟ آیا مرا وقت آن نرسیده که از پروردگارم حیا کنم، @Asemani_bashim