ناراحتم؛ اما نه برای دلم که آتش گرفته از ندیدن حَرَمت؛ نه برای قدم‌هایم که آرزویشان مسیر نجف تا کربلا بود؛ نه برای کوله‌پشتی‌ام که چند سال است کنج انباری خاک می‌خورد؛ تنها به خاطر دعاهای فرجی که وعده داده بودمشان زیر قبّه تو بالا بروند. به خاطر دعاهایی ناراحتم که پاسوز بی‌لیاقتی من شده‌اند. حسین جان! من که خودم جا ماندم، می‌شود دعاهای فرجم را بطلبی؟! کانال‌عطرظهورمولا ↙️↙️↙️ @atr_ir