عطرِظهورِمولا
#اتحاد_رمز_ظهور 0⃣3⃣ قسمت سی ام، بخش دوم 💠ایمان و وظیفه شناسی💠 💠یا بزرگترین وسیله ی محبوبیت💠
1⃣3⃣ قسمت سی و یکم، بخش سوم 💠ایمان و وظیفه شناسی💠 💠یا بزرگترین وسیله ی محبوبیت💠 امتیاز آیین اسلام بر مکتب مسیحیت والتر لیپمن در کتاب فلسفه اجتماع تألیف می گوید: دانش روحانی مسیحیت نخواهد توانست مسائل مشکل و درهم پیچیده ی جامعه ی بشریت را حل کند زیرا تصوری که ما از دنیای روحانی داریم اینست که در آن جهان به مسائل مادی و جهانی توجهی نشده، پیغمبران بزرگ درباره ی مسائل ضروری و مشکلاتی که در زندگانی روزمره بشر در این جهان پیش می آید جز پندو اندرز و راهنمایی چیز دیگری عرضه نداشته کتاب مقدس و سایر کتب کلاسیک گنجینه ای از دانش محسوب می شوند. ولی با این وصف در آن کتاب اصول اخلاق، گزارشهای جامع و اصولی یافت نمی شود که بشر بتواند پاسخ مسائل مشکل خویش را به روشنی و وضوح از آن پیدا کند و کسی که برای حل مشکلات دنیوی خود بخواهد از این کتب دستورات و قوانینی پیدا کندبدون شک کوشش عبثی کرده و موفقیتی حاصل نخواهدنمود!!! در این گنجینه های دانش قوانینی برای روشن شدن نحوه ی رفتار بشری وجود ندارد. اگر از تعالیم و دستورات کلیه پیغمبران (که در کتب مقدس مطلبی گفته اند) دائرةالمعارفی تدوین گرددباز مردم نخواهند توانست بطور قطع و وضوح دستوراتی برای وضع قوانین حکومت بر کشور و تربیت فرزندان خود پیدا کنند بهمین ترتیب در حل مشکلاتی که برای یک کشیش در اطاق اعتراف پیش می آید ،یا مسائلی که پزشک در معالجه ی بیمارش با آن مواجه می شود،یا اشکالاتی که یک وکیل در روابط خود با موکلش پیدا می کند، یا مسائلی که یک قاضی با طرفهای دعوی برایش پیش می آید و بالاخره گرفتاریهایی که برای یک تاجر بروز می کند، این دائرة المعارف نمی تواند کمکی بنماید. آنچه که از گفته های حضرت مسیح و حواریون مانده است نمی تواند مجموعه ی جامع قوانین و یا دستوراتی باشد که بتواند در زندگی مادی بشر راهنما باشد در حقیقت چنین بنظر می رسد که حواریین اصلاًمتوجه این موضوع و مسأله نبوده اند که گفته های حضرت مسیح را بعنوان حقیقت و اصل جمع آوری نمایند. این بود خلاصه ی گفتار «والتر لیپمن» درباره ی قوانین مسیحیت و البته بنظر من اگر این مرد در کتب و قوانین اسلام مطالعاتی می داشت نمی گفت همهٔ پیامبران و دستورات آسمانی آنان برای حل مشکلات دنیوی کافی نیست بلکه تنها این سخن را دربارهٔ آیین مسیحیت پس از تحریف قائل میشد. افرادیکه اهل مطالعهٔ کتب اسلامی می باشند این معنی را بخوبی از آن کتب درک کرده اندکه در قرآن یا کتب روایات بقدری که پیشوایان دین (علیه السلام) سخن از ایمان و تأثیر و اهمیت و رموز آن در زندگانی بشر گفته اند از هیچ‌موضوعی تا آن حد گفتگو ننموده اند، چون اسلام می دانست که اگر مردم معتقد به خدا گردند و دارای ایمان بشوند دیگر با اتکاء به آن قدرت بی منتهی آسوده زندگی خواهند کرد و خود به خود در پی اعمال رأفت و اتحاد با یکدیگر حرکت می کنند و اگر ایمان داشته باشند دستورات آسمانی اسلام را بدون اصرار و شکنجه بکار می بندند. ◀️ ادامه دارد..... 📚 برگرفته از کتاب اتحاد دوستی ↙️↙️↙️ @atr_ir