🔻این حدیث شریف[حدیث کسا] بیان میکند که پیامبر اکرم«صلیاللهعلیهوآله» بر دخترشان وارد شدند و فرمودند: در بدن خود احساس ضعف میکنم و دخترشان عبای یمانی را آوردند و پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» آن را بر خود گرفتند.
🔹پس از آن امام حسن«علیهالسلام» وارد شدند و به مادرشان گفتند: بوی جدم، پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» را استشمام میکنم و مادر فرمودند: بله، همین است، جدتان زیر عبا هستند. امام حسن«علیهالسلام» اذن ورود گرفتند و کنار جدشان رفتند.
🔹به دنبال آن امام حسین«علیهالسلام» آمدند و بوی جدشان را استشمام کردند، از مادر سوال کردند و مادر فرمودند: جدتان و برادرتان زیر کساء هستند، امام حسین«علیهالسلام» هم با اذن وارد شدند.
🔹بعد از آن امیرالمؤمنین«علیهالسلام» آمدند، ایشان هم سوال کردند و بعد با اذن، وارد شدند.
🔹پنجمین نفر هم خود فاطمۀ زهرا«سلاماللهعلیها» بودند که ایشان هم اذن گرفتند و وارد شدند.
🔸حضرت فاطمه«سلاماللهعلیها» که ناقل داستان هستند، میفرمایند: وقتی ما پنج نفر زیر کساء دور هم جمع شده بودیم، پدرم دستبهدعا برداشتند و عرض کردند: خدایا، اینها نزدیکان و خاصان من هستند، گوشت و خون آنها به منزلۀ گوشت و خون من است، آنچه آنها را بهدرد بیاورد و محزون کند، من را بهدرد میآورد و محزون میکند و هرکس با آنها جنگ کند، من با آنها جنگ میکنم، من محبّ کسی هستم که محب اینها باشد، اینها از من هستند و من از آنها هستم. این تعبیر بزرگی است در رابطه با این پنج نور مقدس.
🔸همچنین پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» عرض کردند: خدایا، صلوات و رحمت و مغفرت و رضوان و خشنودی خود را بر اینها و بر من نازل کن و رجس؛ یعنی پلیدی یا شک را از اینها دور کن.
✅حضرت فاطمه«سلاماللهعلیها» با وجود اینکه پهلوی پدر بزرگوار و بقیۀ اصحاب کساء نشسته بودند و وحی نازل نشده بود که از پیام خدا خبر بدهد، فرمودند: وقتی پدرم این دعا را کردند، خدای متعال در عرش به ملائکۀ خود گفت: ای ملائکۀ من، کلّ جهان هستی را خلق نکردم، مگر بهواسطۀ این پنج نفر که الآن زیر کساء جمعند.
❓جبرئیل پرسید: چه کسانی؟ خدای متعال فرمود: محمد«صلیاللهعلیهوآله» و آل او، بعد جبرئیل اذن گرفت که پایین بیاید و نفر ششم باشد.
🔹وقتی آمد، از پیامبر«صلیاللهعلیهوآله» اذن گرفت و زیر کساء رفت و آیۀ ۳۳ سورۀ احزاب را نازل کرد:
«إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً».
@abolhasanmahdavi