تک کاندیدا بودن جریان انقلاب در انتخابات درست نیست! 🔺از سال ۷۶، تمام انتخابات ریاست جمهوری بر اساس ترساندن مردم از خطرات رأی آوردن حریف شکل گرفته. (این مطلب را از زاویه‌ی طرفداران نظام و رهبری می‌نویسم.) 🔸۱. جریان‌هایی که انقلابی‌تر هستند هم با این استدلال معمولاً سعی کرده‌اند با شعار وحدت، یک کاندیدای اصلی را در صحنه نگه دارند و بقیه را به هر نحوی کنار بگذارند. البته گمان می‌کنم اگر خیلی از این انقلابی‌ها به‌جای امام خمینی بودند، دوست داشتند به‌جای جمهوری اسلامی، حکومت اسلامی تشکیل بدهند. تا رهبر، همه‌ی مسئولان را انتصاب کند و نیازی به انتخاب مردم نباشد. چرا؟ چون متوجه جایگاه مردم و انتخاب و اراده‌ی مردم در یک نظام الهی نشده‌اند. پیامبران می‌آیند تا مردم قیام و حرکت کنند. «لیقوم النّاسُ بالقسط». مردم باید مسیر را انتخاب و برایش اراده کنند؛ کار را مردم باید انجام بدهند. لذا هر وقت مردم همراهی نکردند، پیامبر و امام معصوم هم در ظاهر موفق نشدند. سبک انتخاب و اراده‌ی مردم در دوران ما درمورد مسائل کلان، با انتخابات طرح‌ریزی شده. امام و رهبری می‌خواهند که مردم خودشان درک کنند و تصمیم بگیرند و حتی اشتباه کنند تا به مسیر حق پی ببرند؛ لذا گِرا نمی‌دهند که به کدام کاندیدا رای بدهید، بلکه اصول و شرایط را بیان می‌کنند. اما جریانات سیاسی می‌خواهند به‌عنوان پدرخوانده، به‌جای مردم تصمیم بگیرند و بگویند فقط به این کاندیدا رأی بدهید. بله جریانات سیاسی باید کاندیدای اصلح از نظر خودشان را انتخاب و برای آن تبلیغ کنند، اما این‌که فضا را به صورتی شکل بدهند که فرد دیگری جرأت کاندیدا شدن نداشته باشد، دقیقاً حرکت در جهت مخالف خواست رهبری است. اگر رأی آوری به هر قیمتی اصل است، چرا از شورای نگهبان نمی‌خواهیم که آن فرد مقابل را رد صلاحیت کند تا خیالمان راحت شود؟ اصلا چرا رأی گیری؟ 🔸۲. با این روش، معمولا مردم را از انتخاب اصلح سوق ‌می‌دهیم به سمت انتخاب آن کسی که ما می‌گوییم احتمال رأی‌آوری دارد (صالح مقبول). در واقع حق انتخاب امت حزب‌الله را با تکلیف نمایی این‌که به فلان کاندیدا باید رأی بدهید می‌گیریم! جالب هم این است که در تمام این دوره‌ها که فشار آوردند تا به اصلح رأی داده نشود، آن کاندیدای مثلاً صالح مقبول رأی هم نیاورده! 🔸۳. با این روش، احتمال زیاد دارد که بزرگان احزاب سیاسی (که معمولا سنّشان هم بالاست)، راه ورود جوانان و افراد جدید را با این توجیه که احتمال رأی آوری ندارد سد کنند. ضمناً هیچ وقت هم نباید منتظر یک رئیس جمهور تراز نظام اسلامی باشیم، چرا که با همین توجیه «صالح مقبول به جای اصلح»، رد می‌شود. 🔸۴. این روش، کمک به همان دوقطبی شدنی است که خواسته‌ی اساسی جریانات لیبرال کشور است؛ همان‌ها که چون هنری ندارند، تنها راه انتخاب شدن را از طریق نفی و تخریب طرف مقابل می‌دانند و تا به حال هم معمولاً موفق بوده‌اند! 🔸۵. باید این را جا انداخت که هیچ حزب و گروه سیاسی حق ندارد خود را نماینده‌ی انقلاب معرفی کند، بله آنها باید تلاش کنند تا به معیارهای انقلابی نزدیک شوند، اما این مردمند که باید با مقایسه‌ی هر فرد و گروه، در هر دوره، عملکرد آن‌ها را تأیید و نظر آن‌ها را بپذیرند. نباید شخصیت‌ها و احزاب بشوند شاخص، بلکه باید اصول انقلاب شاخص باشد. همان که امیرالمؤمنین فرمودند به اشخاص نگاه نکنید، حق را بشناسید و با آن ارزیابی کنید. «إعرف الحق تعرف اهله». معادل شدن انقلاب با اشخاص یا احزاب سیاسی، می‌تواند باعث انحراف انقلاب از اصول خود بشود. برجام یک نمونه‌ی خوب برای نشان دادن این موضوع بود که اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، تقسیم‌بندی دقیقی نیست و خیلی از این‌ها در این سیاستِ غلط همفکر بودند. 🔸۶. تعداد کم کاندیداها، سلیقه‌های کمتری را پوشش ‌می‌دهد و با اصل مشارکت حداکثری هماهنگی ندارد. ۷. ضمناً با توجه به این‌که برای انتخاب رئیس جمهور، نیاز به بیشتر از نصف آرا هست، تعداد زیاد کاندیداها مشکلی ایجاد نمی‌کند. چرا که اگر حریف بیشتر از نصف آرا را داشته باشد که به هرحال رأی می‌آورد، و اگر نداشته باشد، دو نفر به مرحله دوم می‌روند. ۸. باید بپذیریم که اصل اول، حضور پرشور مردم است؛ انتخاب اصلح در مرتبه بعد قرار دارد و باید با این نگاه در انتخابات وارد شویم. (به گمانم احزاب این را قبول نداشته باشند!) «انتخابات هر چه پُرشورتر، هر چه با اقبال عمومی مردم بیشتر همراه باشد، اثرات و منافعش برای کشور و برای خود مردم بیشتر خواهد بود... البتّه اگر این شرکت پُرشور مردم همراه بشود با یک انتخاب درست که حقیقتاً یک نیروی کارآمد و باایمان و پُر‌انگیزه و علاقه‌مند به کار انتخاب بشود به وسیله‌ی مردم، خب این نورٌعلی‌نور است و آینده‌ی کشور را تضمین خواهد کرد.» رهبر انقلاب ۱۳۹۹٫۱۱٫۲۹ ✍محمد طهماسبی ✅ کانال جامع خبری، تحلیلی، آموزشی باسواد رسانه ای 👇 https://eitaa.com/j