چگونه نزدیکی عربستان به شرق سیاسی موجب سقوط رژیم آل سعود می‌شود؟ 🔹 چه کسی فکرش را میکرد غربی که برای جلوگیری از پیشروی ایران در حومه بصره از هیچ تلاشی را دریغ نمیکرد ، روزی به دشمن خونی صدام بدل شود . 🔹 با اتمام دوره ریاست جمهوری ریگان و به قدرت رسیدن بوش پدر ، سیاست خارجی ایالات متحده که تحت تاثیر لابی گری های مارگارت تاچر ( نخست وزیر وقت بریتانیا ) قرار گرفته بود ، تغییر اساسی در موضع گیری مقابل عراق به خود دید . تغییری که خیلی زود و با چاشنی استراتژی شل کن سفت کن دموکرات جمهوری خواهی ، طی ۱۳ سال به نابودی رژیم صدام منتهی شد . 🔹 بسیاری از ما وقتی اسم شاه سعودی و ولیعهدش را میشنویم تصاویر رقص شمشیر کنار ترامپ و تحقیر های بن سلمان توسط این شخص را تجسم میکنیم . گویا پدر و پسر بلاخره به آن چیزی که میخواستند رسیدند . رئیس جمهوری که در قبال باج دهی چک سفید امضای امنیت سیاسی تقدیم شاه سعودی میکرد . اما این دو فکر یک جایش را نکرده بودند : انهم اینکه چنین چک هایی فقط در دولت وقت ارزش پاس کردن دارد نه بیشتر . 🔹 خیلی زود و با سقوط ترامپ ، دموکرات ها تمام دق و دلیشان را سر متحد جدید جمهوری خواهان ( عربستان ) خالی کردن . بیانیه های سیاسی ، درخواست پایان به جنگ یمن و بسیاری از موضوعاتی که در زمان کلینتون سر عراق آمد ( البته اینبار درمقیاسی کوچک تر بود )‌ . بنابرین طولی نکشید که پدر و پسر دست گرمشان را به سوی دشمنهای خونی دو گروه آمریکایی ( روسیه و چین ) دراز نمودند . 🔹 هرچند قبل از اتمام دوره ترامپ ،‌ دولت سعودی قرار داد های نظامی با روسیه میبست . اما این به اندازه برپایی مناسبتهای سیاسی پساترامپ با کشورهای شرقی نبود تا جمهوری خواهان را به خون سعودی بیش از پیش تشنه کند . نه تنها جمهوری خواهان بلکه تمام محافل سیاسی در آمریکایی که موجودیت خود را در ایجاد هجمه علیه شرق و متحدینش میبیند و جدا ازاین ، سیاستشان بر پایه بی اعتمادی به اعراب نهاد شده است . 🔺 بنابرین در برپایی چنین مناسبتهایی نمیتوان افق روشنی برای عربستانی که نیاز قابل توجهی از لحاظ سیاسی ، صنعتی و نظامی به غرب دارد متصور بود . 🔹 حال بعد از چند سال از شروع این جنگ ،‌ عربستان سرخورده ، خود را در باتلاقی میبیند که از طرفی هرچه بیشتر در آن بماند فرو میرود و از سوی دیگر بنا به تجربه صدام میداند که خروج مفتضحانه از این جنگ چیزی جز به پایان رسیدن عمر سلطنتش نخواهد بود ( موجب سرخوردگی هواداران حکومتش خواهد شد ) . تغییر حکومت سعودی به یک یا چند دولت جمهوری ، برای آمریکایی ها یعنی ژست با کلاس حقوق بشر . پس اگر این حکومت دیگر به ایجاد هجمه هایش مقابل مقاومت و تامین انرژی غرب ادامه ندهد هیچ راهی جز براندازی حکومتش نمیماند . البته مقاومت نیز دل خوشی از سعودی ندارد . 🔺 نیاز چین به عربستان و نیاز عربستان به شرق 🔹 در مقاله قبل گفته شد که چین برای ادامه راهش به یک منبع عظیم برای تامین انرژی خود نیاز دارد . همانطور هم که میدانیم عبور مرور دولتهای مختلف در آمریکا و بروز رسانی لحظه ای سیاستهای عیان این کشور ، باعث شد دولت سعودی به این نتیجه برسد که نباید تمام تخم مرغها در یک سبد قرار بگیرد . 🔹 به نظر حقیر عربستان با نزدیکی خود به شرق میخواهد دو هدف را با یک تیر بزند . اول با پیگیری مناسبات جدید ، اقتصاد خود را گسترش دهد و دوم اینکه مقامات آمریکایی را به این چاره بیاندازد که برای جلوگیری از ربایش این کشور توسط شرق ، امتیازاتی تقدیم حکومت سعودی کند . 🔺 نتیجه این نزدیکی چه خواهد بود ؟ 🔹 با نزدیکی عربستان به شرق ، بزودی حمایت روسای جمهور آمریکا از دولت سعودی تبدیل به یک دلیل عالی برای انتقاد دیگر سیاستمداران از ایشان خواهد بود و بدین ترتیب افراد مخالف چنین روابطی به مسئولیت میرسند . از سوی دیگر و با سردی روابط عربستان با غرب ، دولت سعودی بیشتر به چین ، روسیه و ایران ( بنا به تجربه صدام ) نزدیک شده و همین باعث میشود تا دولتمردان غربی به فکر چاره ای برای جلوگیری از این اتفاق بیوفتند . 🔹 بنابرین اقدام آمریکا میتواند دو نوع باشد : ۱ . تلاش برای سرنگونی و حتی تضعیف رژیم آل سعود ( به نحوی که مردم خودشان به تغییر این رژیم وادار شوند ) ۲ . امتیاز دهی ظاهری به رژیم آل سعود (‌ دستبوسی پادشاه توسط رئیس جمهور آمریکا و بالا بردن این شخص در محافل عمومی ) جهت بازگرداندن این کشور به زمین غرب . 🔺 البته این هم اضافه شود که با ایجاد هجمه های رسانه ای ( توسط شبکه های اجتماعی ) علیه سیاستمداران غربی موافق روابط با عربستان میتوانیم روش اول را به غرب و عربستان سعودی تحمیل نماییم . ✍محمد مهدی بابایی ✅ کانال‌جامع خبری، تحلیلی، آموزشی باسواد رسانه‌ای 👇 https://eitaa.com/joinchat/3688300608Cf61f1be155