باسیّدالشهداوشهداتـٰاظُهـور🇮🇷
#برادرشھیدم❤️ چون تپشی هراسان در قلبم چگونه پنهانت کنم و نمیرم؟ #اللٰهُمَ‌عَجِّــلْ‌لِوَلیِکَ‌الفَ
۱📚 🍃گفتم: اگه چیزی هست بگو ، شاید بتونم کمکت کنم . 🌱کمی سکوت کرد. به آرامی گفت : چند روزه که دختری بی حجاب ، توی این محله به من گیر داده! 🍃گفته تا تو رو به دست نیارم ولت نمیکنم! 🌱رفتم تو فکر ، بعد یکدفعه خندیدم! با تعجب سرش را بلند کرد و پرسید : خنده داره؟! 🍃گفتم: داش ابرام ترسیدم ، فکر کردم چی شده!؟ 🍃بعد نگاهی به قد و بالای انداختم و گفتم : با این تیپ و قیافه که تو داری ، این اتفاق خیلی عجیب نیست! 🌱گفت : یعنی چی؟! یعنی به خاطر تیپ و قیافه ام این حرف رو زده . لبخندی زدم و گفتم : شک نکن! 🍃روز بعد تا را دیدم خنده ام گرفت. با موهای تراشیده آمده بود محل کار ، بدون کت و شلوار! فردای آن روز با پیراهن بلند به محل کار آمد! با چهره ای ژولیده تر ، حتی با شلوار کردی و دمپائی آمده بود . 🌱 این کار را مدتی ادامه داد . بالاخره از آن وسوسه شیطانی رها شد . ✨✨✨ وعجّل اَلّلهمَّ فِی فرجِ مولانا یٰاصٰاحب الزّمان ✨یا زهرا سلام الله علیها✨