✨﷽✨ 🔹روزی عقاب به خورشيد گفت چرا بی‌ دريغ به هر بيغوله و خرابه‌ای می‌تابی؟ تو فقط بايد بر بلندای كوه‌ها، به روی برف‌ها و زيبايی‌ها بتابی... 🔹خورشيد دست عقاب را گرفت و او را پيش خود برد و از او خواست بگويد كه به كجا بتابد و به كجا نتابد! 🔹ناگهان عقاب از آن بالا ديد كه هيچ كس وهيچ چيز از اين كره‌ی خاكی حتی ديده نمی‌شود! چه برسد به اينكه بتوان بيغوله‌ها را از زيبايی‌ها تشخيص داد... از آن بالا هيچ فرقی بين اينها ديده نمی‌شود... از آن بالا همه‌ی اينها هيچ‌اند... هرچه پايين‌تر می‌آييم می‌توانيم تفاوت‌ها را ببينيم. 🔹بگذار روحت همچو خورشيد اهل نواحی بالایی شود كه جز مهر نورزی، جز عشق نكاری و تنها بتوانی نور منعكس كنی و.... دنیا همه هیچ واهل دنیا همه هیچ.. ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیج.. دانی که پس از عمر چه ماند باقی.. مهر است و محبت است و باقی همه هیچ.. اَللّٰٰھُــمَ صَّــلْ علٰـےمُحَمَّــدِﷺ وَآل مُحَمَّــدﷺ وَ؏َجْــل فَرَجَهُــم🌹 🇮🇷