«تنها جاماندگان بخوانند...» بعضی شب‌ها، دلتنگی امان آدم را می‌برد. حسرت اینکه چرا جاماندیم. نه اینکه بخواهیم از وظیفه فرار کنیم. نه! نقل این حرفها نیست. حق بدهید. خوب ما هم دلمان قنج میرود برای آنکه شب عملیات خانطومان به ریش هایمان حنا بگذاریم و تا صبح پا به پای رفقا اشک بریزیم. یک کنج دنج پیدا کنیم و وصیتنامه‌ای بنویسیم تا در چمدان بماند برای فرودگاه و آنهایی که می‌آیند تا هر چه مانده تحویل بگیرند. خلوتی بیابیم برای حساب و کتاب قبل از پرواز. دوستان را در بغل بکشیم و قول شفاعت بگیریم. دلمان پر میکشد قبل از حرکت به سمت خط، نماز استغاثه بخوانیم و اتیکت «یازهرا» به پیراهن بزنیم. اصلا همان دلهره‌ی شیرین به وقت سفت کردن بند پوتین برایمان کافی است. اما فکر اینکه سفره جمع شد و ما بی نصیب ماندیم، بدترین غم عالم را به قلبمان سرازیر می‌کند. سالها خط تهران دمشق هواپیمایی ماهان مسافرانی از بهشت را به خانه می‌آورد که این روزها چشم و چراغ شهر و دیار خود شده‌اند. دردی بزرگتر از اینکه ما مسافر افقی آن پروازها نیستیم سراغ دارید؟ حالا حق بدهید اگر غم عالم به جانمان افتاده و گرد خستگی بر رخسارمان نشسته است. چاره چیست؟ سامرا، غزه، حلب یا تهران چه فرقی می‌کند؟ بهای دیدار جانی است که لبریز از شور پریدن است. سن و سالمان کم‌ بود قبول. اخلاصمان کم است قبول. اصلا هر چه شما گفتید درست اما یکی نیست تا به رفقای با معرفت ما بگوید: آهای مشتی ها! خودتان رفتید تماشا و حالا ما اینجا غریب تر از همیشه میان این همه بازی روزگار دست و پا می‌زنیم. این بود رسم رفاقت؟ تنها خوری در مرام شما درست است؟ ما حق نداریم تا لحظه‌ای غرق در چشمان آن سرو بی سر باشیم؟ دلتنگی نه شیرین است و نه حتی تلخ. طعم خاصی دارد. یک احساس دوست داشتنی. از شما چه پنهان گاهی وقت ها به سراغ ما می‌آید. همۀ کسانی که عکسهای رفقای کوچ کرده‌شان را به دیوار قلبشان آویخته‌اند.‌ شاید اینکه ما از ابد حرف می‌زنیم برای خیلی ها بی معنی باشد. اما تمام معنای ما در همین واژه است. ملازم رکاب بودن در فهم کلماتی است که عقل توان درکش را ندارد. باید در وادی عشق به دنبالش بود. با دلشوره و اشک. میگویند آنها که دلشان را می‌بازند جسورترند. حالا اینکه ما از قافله عقب هستیم به کنار. اما جسارت داشتن، راز رسیدن است. جسارت تمنای وصال. جسارتِ شهادت. باید جسور بود تا خود را به کاروان رسانید. قافله در راه است. می گویند که گناهکاران را نمی پذیرند؟ آری، گناهکاران را در این قافله راهی نیست اما پشیمانان را می پذیرند. دوستان جان! پروانه های زینبیه! اهالی بهشت! مذنب پشیمان جسور به کارتان نمی‌آید؟ «بی‌نام» http://zil.ink/basij_pbi 🔹بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان شهید باهنر اصفهان، قرارگاه ایمان و امید است.🔹