به لحظه لحظه غربتِ غروب جمعه ها سوگند، تو مونسِ جانی و جانم به لطف تو خورد پیوند. شنیده بودم که غربت در تنهایی نیست...
شاید کنارت پر باشد از آدم هایی که تنها کنارِ تو باشند اما به وقت حرکت، دستت را که به نشانه ی یاری سمتشان میبری، دستت خالی میماند.
حسینیان را چه باک از تنها ماندن؟ مگر جز این است که راه و همراه را خودش نشان میدهد؟
-گمنام-