🔻روایت خاطراتی از شهید زین الدین به مناسب سالروز شهادت سردار خیبر 🔸هر سه نفر فرمانده لشکر بودند؛ مهدی باکری، مهدی زین‌الدین و اسدی. می‌خواستیم نماز جماعت بخوانیم، همه اصرار می‌کردند یکی از این سه نفر جلو بایستند، خودشان از این موضوع فرار می‌کردند. این به آن حواله می کرد، آن یکی به این، بالاخره زور دو تا مهدی ها بیش تر شد، اسدی را فرستادند جلو ؛ بعد از نماز شام خوردیم. غذا را خودشان سه نفر برای بچه ها می آوردند، نان و ماست. 👈خاطراتی از شهید مهدی زین‌الدین👉 🔹خبرگزاری بسیج استان قم🔹 👇تنها مرجع رسمی اخبار بسیج و سپاه استان قم👇 🆔https://eitaa.com/joinchat/865206465Cafebe35a6f 🔺 🔻