🌷معلم شهید علی عبدلی زاده: 🔸️ علی با فرزندش حسین سخن می گوید: نگویید من سفر رفتم، من از سفر باز خواهم گشت و زیباترین هدیه را برایش به ارمغان خواهم آورد، به پسرم حسین واقعیت را بگویید که به خاطر آزادی تو هزاران خمپاره دشمن سینه پدرت را نشانه رفته اند، 🔸️ بگویید خون پدرت بر تمام مرزهای غرب و جنوب کشورش پریشان شده است و موشک های دشمن، انگشتان پدرت را در سومار، پاهای پدرت را در موسیان، دست های پدرت را در میمک، سینه پدرت را در ارتفاعات الله اکبر، خون پدرت را در رودخانه بهمنشیر و تنگه چزابه، چه ها که نکرده اند. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ @basijshahidrajaii