😅 ؟ یڪی از بچه‌های جانباز، یڪ دست از ڪتف نداشت.💪 به سختی می‌شد باور ڪنی ڪه احساس نقص و ڪاستی و مشڪل می‌ڪند. به اندازه‌ی همه‌ی آن‌هایی ڪه چهارستون بدنشان سالم بود، می‌دوید و ڪار می‌ڪرد. امڪان نداشت بگذارد ڪه ڪسی مراعاتش را بڪند.😇 بچه‌ها هم ڪه این‌قدر او را سرحال و با نشاط  می‌دیدند، به شوخی می‌گفتند: «الآن تو این‌جایی، دستت را ببین ڪجا حیوانات دارند می‌خورند، و دعایت می‌ڪنند، می‌گویند چه ماهیچه‌هایی، چه مچی، به‌به»😋 و او هم ڪه در جواب درنمی‌ماند،با همان لبخند همیشگی می‌گفت: «از ڪجا معلـــــوم؟» 🤔 شاید الآن گردن حوری‌ها در بهشت باشد😍😂 ؟ http://sapp.ir/basiratezohor