. ژنرال صهیونیست: ایرانیان هرگز سر فرود نمی‌آورند/ آنها در پی احیای رهبری جهانی خود هستند. رئیس مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل گفت: ایرانی‌ها در برابر فشار خارجی هرگز تسلیم نمی‌شوند و سر فرود نمی‌آورند. آنها خود را بازیگر جهانی مشروع با تاریخی طولانی و وارث یک امپراتوری‌ بزرگ می‌دانند که بر اثر مداخلات غرب، شکوه گذشته‌شان ربوده شده است. ایرانیان در پی احیای نقش رهبری جهانی خود هستند. ژنرال تامیر‌ هایمن (رئیس سابق اداره اطلاعات نظامی ارتش- امان) در میزگرد بررسی فعالیت‌های ایران در آفریقا گفت: ما معمولاً ایران را از منظر بسیارِ باریکی می‌بینیم همهٔ توجهش معطوف به اسرائیل است. البته تا اندازه‌ای درست است؛ اما داستان پیچیده‌تر است. ایران خود را بازیگر جهانی مشروعی می‌داند؛ کشوری با تاریخ طولانی و وارثِ یک امپراتوری‌ که باید شکوهش را پس بگیرد؛ شکوهی که بر اثر مداخلات غرب ربوده شده بود و دولتی دست‌نشانده به جایش گذاشته شده بود. اکنون دورهٔ تازه‌ احیای نقش جهانی و بازپس‌گیری رهبری، نه فقط درخاورمیانه، بلکه در سطح جهانی است. اگر به این تصویر بیندیشید، ایران، جهان را به چهارربع تقسیم می‌کند: کشورهای هند- اقیانوسیه، آفریقا،آمریکای لاتین و الباقی در اروپا و آمریکا. اگر شما رهبری جهان جنوب را به‌دست بگیرید و نفوذ را در هند- اقیانوسیه، آفریقا و آمریکای لاتین گسترش دهید، قادر خواهید بود در سازمان ملل جایگاه فشارآورنده را کسب کنید. تا آنجا که اطلاع دارم، ایرانی‌ها هرگز تسلیم نمی‌شوند، در برابر فشار خارجی سرِ فرود نمی‌آورند؛ اینکه کنار بکشند و رها ‌کنند را ندیده‌ام. مدام خود را بازآفرینی می‌کنند و ستون‌های پیشین امنیت ملی‌ را بازتعریف و شکل می‌دهند. اگر یکی از ستون‌های پیشین، یعنی ظرفیت هسته‌ای از بین برود یا تضعیف شود، راهی برای رسیدن به ظرفیت‌سازی جایگزین پیدا خواهند کرد.  اگر شبکهٔ نیابتی و حضور جهانی‌شان دچار چالش شود، آنجا هم خود را بازآفرینی خواهند کرد. در این چارچوب، آفریقا حیاتی است: در سال‌های ۲۰۱۱-۲۰۱۲ مجرای اصلی پشتیبانی از غزه برای انتقال سلاح بوده است وراه پشتی برای رسیدن به غزه و اسرائیل است. آفریقا مهم است چون در سازمان ملل ۵۰ کشور را دارد؛ اینجا محل تصادم منافع روسیه و اروپا و غیره است. ایرانیان برای بازسازی توان موشکی و سایر قابلیت‌ها به دورزدن تحریم‌ها نیاز دارند؛ آفریقا، جهان جنوب و هند- اقیانوسیه بهترین حوزه‌ها برای این کارند. ایران خود را بازیگری جهانی می‌بیند، نه صرفاً بازیگری منطقه‌ای.آفریقا می‌تواند به بازسازی ستون‌های کلیدی سیاست امنیت ملی ایران کمک کند. در همین میزگرد، رَز زیمت کارشناس امور ایران گفت: نمی‌توان امنیت ملی ایران را فهمید، بدون آنکه بدانیم در قفقاز و آمریکای لاتین چه می‌کند. می‌خواهم درباره‌ برداشت اشتباهی حرف بزنم که متأسفانه زیاد تکرار می‌شود: اینکه ایران و محور شیعی تضعیف شده‌اند. وقتی می‌گوییم تضعیف، بعضی‌ها تصور می‌کنند که از کارافتاده‌اند. این، اشتباه و خطرناک است. ایران و محور مقاومت از پا نیفتاده‌اند. در کنار فشارها و محدودیت‌ها، ایران همچنان فرصت‌های فراوانی دارد. در کشورهای خلیج‌فارس و حتی آفریقا، ترس فزاینده‌ای از اسرائیل و نه ایران وجود دارد. این برای ایران، ابزار و امکان مانور ایجاد می‌کند. کسی گفته بود تفاوت میان ایران و اسرائیل این است که ایران هر تهدیدی را به فرصت تبدیل می‌کند، و اسرائیل هر فرصت را به تهدید. موضوع دوم ایدئولوژی است. هرکس با انقلاب اسلامی ایران آشنا باشد، می‌داند که آن فقط اسلام نبود. اگر آثار علی شریعتی را بخوانیم (یکی از نظریه‌ پردازان انقلاب ایران) می‌بینیم که او از ستایشگران فرانتس فانون و گفتمان ضد‌استعماری و ضد‌امپریالیستی بود. این تفکر، بخش جدایی‌ناپذیر از جهان‌بینی انقلابی ایران است. بنابراین، تعجبی ندارد که در دوره‌ رؤسای‌جمهور انقلابی‌تر و رادیکال‌تر مانند احمدی‌نژاد یا رئیسی، شاهد افزایش گفتارهایی درباره‌ هم‌پیمانی با آفریقا و جهان جنوب بودیم. برداشت سوم، قدرت نرم ایران است که دیگر مثل گذشته نیست. دیگر فقط در قالب روحانیونی که در نیجریه قرآن پخش می‌کردند یا شاگردانی که در دانشگاه «مصطفی» قم درس می‌خواندند، خلاصه نمی‌شود. امروز رسانه ملی ایران به زبان سواحیلی فعالیت می‌کند، سازمان «جهاد سازندگی» ایران در پروژه‌های توسعه کشاورزی در آفریقا فعال است، و فعالیت گسترده تبلیغاتی ایران در شبکه‌های اجتماعی جریان دارد. قدرت نرم ایران امروز به دیپلماسی فرهنگی، آموزشی و تکنولوژیک گسترش یافته است، نه صرفاً آموزش زبان فارسی. در ذهن تصمیم‌گیران ایران، مرز میان «قدرت نرم» و «قدرت سخت» در حال از بین رفتن است. در حال حاضر، در تهران به‌طور فزاینده‌ای از استراتژی هیبریدی سخن گفته می‌شود، ترکیب ابزارهای نرم و سخت در یک راهبرد  واحد. بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor