💠شکایت از خدا !💠 🌀ابوهاشم جعفرى مى گويد : تنگدستى بسيار سختى به من رسيد ، به سوى ابى الحسن على بن محمّد (عليهما السلام) رفتم ، به من اجازه ورود داد ، هنگامى كه نشستم فرمود : اى ابا هاشم ! كدام نعمت خداى عزّ و جلّ را بر خود مى خواهى شكر كنى ؟ ! زبانم بند آمد و نمى دانستم چه جوابى به حضرت بدهم ، امام (عليه السلام)شروع به سخن كرده ، فرمود : . رزَقَكَ الإيمَانَ فَحَرَّمَ بَدَنَكَ عَلَى النَّارِ ، خداى مهربان ايمان را روزى تو كرد و در نتيجه بدنت را بر آتش دوزخ حرام نمود . . ورَزَقَكَ العَافِيَةَ فَأعَانَكَ عَلَى الطَّاعَةِ ، و سلامتى و عافيت به تو بخشيد ، در نتيجه تو را بر طاعت و عبادت يارى داد . . ورَزَقَكَ القُنُوعَ فَصَانَكَ عَنِ التَبَذُّلِ . و قناعت را روزى تو فرمود در نتيجه از ناخويشتن دارى مصونت داشت . . اى ابوهاشم ! من به اين خاطر با اين مطالب با تو شروع به سخن كردم كه گمان بردم مى خواهى نزد من از كسى كه اين همه لطف و محبت در حق تو كرده ، شكايت كنى ، در ضمن دستور داده ام صد دينار به تو بدهند ، آن را بگير . . برگرفته از کتاب  اثر آیت الله انصاریان سروش👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor