بخشی از سخنرانی قاسم سلیمانی
در زمان دولت خاتمی و هجمه ها به سپاه
۱۳۷۷
اینکه سخن فرمانده کل سپاه را جمله به حقی است که گفته میشود ما تا دیروز با اسلحه در مقابله دشمنان خودمان ایستادهایم و امروز در واقع شمشیر ما زبان ما است و با این شمشیر زبان جلوی این افراد میایستیم. این را تحریف میکنند. آنها میدانند چه گفته شده اما مترصد فرصت بودند چرا سپاه و روحانیت یک مرتبه مورد هجوم واقع شده چون تنها اینها سد هستند. اگر این دو سد را بشکنند همه چیز را حل کردهاند. یک تجربه تلخ دارند. در سال ۵۷ و ۵۶ همین بازیها وجود داشت و تا انتهای سال ۵۹ هم ادامه داشت.
شما یادتا میآید در خیابانها (از جمله کرمان در چهارراه کاظمی) چپیها و مارکسیستها جمع شدند و جوانان رفتند با آنها بحث سیاسی میکردند و درگیر میشدند که به زد و خورد میانجامید. این وضعیت تمام شد. وقتی که به اصطلاح بحث فرهنگی و سیاسی آنها در فضای باز تمام شد اسلحهها از خانهها بیرون آمد و روزانه ۴۰ پاسدار و اورکت پوش و حتی کسانی که محاسن داشتند به شهادت میرسیدند.
اینطور نیست در پس این بحثهای فرهنگی که به اصطلاح امروز از هجمه فرهنگی تبدیل به یک حرکت اجتماعی و سیاسی شد صرفاً همین باشد. خیلی بدتر از این است. امروز حمله به این سدها انجام شده و این سابقه دارد. در گذشته هم همینطور بوده است.
در حادثه کردستان که بچههای این ملت جلوی تازه عروسهای دموکراتها سرشان بریده میشود و در خونهای خود دست و پا میزدند تا در بمباران یک زندان بیش از ۱۵۰ نفر را به شهادت رساند. چقدر پاسدار سر بریده شد که این مسائل در جامعه ما تکان دهنده است و در سراسر ایران اجساد شهدای مطهر ما پراکندهاند. در آن روزها همین آدمها با چهره دلسوزانه ای پیک صلح شدند.
در کردستان در اولین بیانیهای که صادر کردند خروج و انحلال سپاه را از کردستان عنوان کردند که بتوانند به راحتی به اهداف خودشان برسند. شعار انحلال سپاه، شعار جدیدی نیست. در هر مقطع مطرح شده و این حرکت همخوانی با اهداف آمریکا دارد. اینکه آمریکایی از شروع خودشان از ابتدا انحلال سپاه عنوان میکنند.
باید توجه داشته باشیم، ما نباید تماشاگر باشیم، هر روز یک حریم شکسته شود و سدی فرو بریزد و منتظر باشیم تا آتش آنچه زمانی به تمام جامعه سرایت میکند. ما نمیتوانیم بنشینیم. مگر سپاه فقط برای خون دادن است ما بنشینیم حادثههای سال ۵۹ و ۶۰ به وجود بیاید و در آن حادثه حزب جمهوری اسلامی، جمعی از شخصیتها به شهادت برسند و آن وقت بگوییم چون ما نظامی هستیم در درجات خود ما قایم شویم و بترسیم که مارک نظامی گری به ما بزنند. این برخلاف تقوا است.
اگر نظامی گری ما مانع از برخورد با تجاوز شما میشود ما لباسها را از تن خود بیرون میآوریم
بی غیرتهایی که در هیچ کجای صحنههای انقلاب حضور نداشتند به ما مارک میزنند و ما را به وصیت نامه امام راحل توجه میدهند که این حرکت ما سیاسی است، این جناح بندی سیاسی است! که ارکان نظام را بنیان نظام را شما مورد هجوم قرار دادید. ما سکوت بکنیم؟ که این دخالت در مسائل سیاسی است؟
اگر نظامی گری ما مانع از برخورد با تجاوز شما میشود ما لباسها را از تن خود بیرون میآوریم. ما این لباس را به تن کردیم برای دفاع از این ملت. حتی برای دفاع از شما نامردها، شرم نمیکنید؟ به این مزارهای شهید نگاه کنید. هیچ روستایی نیست که قبر شهید نداشته باشد. ما نبینیم، سکوت کنیم که شما هر کاری خواست بکنید، هر توطئهای که دلتان خواست انجام دهید. آن وقت حرکت مسلحانه را شروع کنید. ما بیاییم و بیافتیم توی ملت، ما صبر کنیم شما ملت را جناح بندی کنید، قشربندی کنید، گروه بندی کنید. جوانان را اغفال کنید و آنها را با تحریفهای خود فریب دهید. سپاه و لشگر درست کنید برای خودتان؟ حرفهای آقای رحیم صفوی، حرف هر حزب اللهی است، حرف همه بسیجیها است.
اگر شناسنامه آنهایی که مقاله نوشتند اینجا مطرح میکردند انسان باید بر پیشانی خودش بزند که چه میشود یک دفعه اینها میدان پیدا میکنند. شما که ادعای جامعه دموکراتیک را دارید شما خودتان نمیدانید همه نظریات در جامعه غرب به بن بست رسیده؟
شما که امروزه ادعا میکنید حکومت دینی نمیتواند پیچیدگی جهان را حل کند، شما ندیدید مارکسیست با این ادعا از هم پاشید. شما نظریه و مدیریت جنگل را میخواهید پیاده کنید؟ ما تجربه داریم با چشم خودمان دیدم یک بچه نابالغ ۱۲ ساله را آوردند و بر سرنوشت ملت حاکمت کردند، تاجگذاری کردند و هیچکس هم دم نزد. بگذاریم این واقعیتها تکرار شود؟ بگذاریم همه خونها بر باد برود. ما نگران باشیم که نظامی هستیم و برچسب بزنند. توی روزنامهها مزخرف و دروغ مینویسند. الو سلام (ستون روزنامه سلام) : «من از ستاد مشترک سپاهم و صحبتهای آقای رحیم صفوی حرفهای شخصی ایشان است و حرفهای سپاه نیست.»
بصیرت ظهور &ایتا👇
eitaa.com/basiratezohor