📌 آشنای جمعه‌ها... بوی غربت می‌دهی ای آشنای جمعه‌ها درد دارد درد دلتنگی هوای جمعه‌ها بی‌نگاهت بارها تقویم‌ها گم کرده‌اند ردپای عاشقی را لابلای جمعه‌ها وحشت دنیای بی‌مهدی عذاب‌آور شده چاره‌ای باید بیَندیشی برای جمعه‌ها جمعه‌ها را عید می‌گفتند قبل از رفتنت بی‌شما محکوم اشکم در عزای جمعه‌ها هر غروب جمعه بالا سخت می‌آید نفس وای از جانم چه می‌خواهد بلای جمعه‌ها مرگ تدریجی‌ست این چشم انتظاری کاشکی می‌شد از تقویم خط زد ردپای جمعه‌ها تلخ تلخم قصه‌ی تکراری رنج غروب چشم‌های خیسمان شد مبتلای جمعه‌ها ✍ عالیه رجبی 📖 👈 👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor