⭕️روش روسی فروپاشاندن کشورها
چه کسانی و با چه ویژگیهایی شخصیتی عامل دشمن میشوند؟
یوری بزمانف، مامور سابق ک.گ.ب که در دهه ۱۹۸۰ به ایالات متحده گریخت، اطلاعات تکاندهندهای در مورد روش کار این سازمان به جهان ارائه داد. یارگیری از گروههای مخالف و غیرکمونیست، روشنفکران عرصهی عمومی، ناشران کتاب و روشهای تبلیغاتی برای زمین زدن کشورهای هدف، از جمله شگردهای این سازمان شیطانی بود. بزمانف در رشته مصاحبههای خود چنین میگوید:
«ک.گ.ب به طرز خارقالعادهای تزهای سان تزو چینی را دنبال میکرد که گفته است جنگیدن در میدان نبرد، احمقانهترین و بدویترین راه جنگیدن است. بالاترین هنر جنگ، پیروزی همراه با پرهیز از هر گونه مبارزهی مسلحانه است. ابتدا باید با واژگون نمودن هر چیز ارزشمند در کشور دشمن شروع کنید. ارزشهای حاکم باید از میان بروند. این ارزشها شامل اخلاق، تاریخ، فرهنگ، مفاخر، سنتها، مذهب یا احترام به رهبران سیاسی است. سپس سفید را در برابر سیاه قرار بده! پیر را در برابر جوان! ثروتمند را در برابر فقیر! [شهری را در برابر روستایی، فارسزبان را در برابر ترکزبان، مردسالاری را در برابر فمنیسم، لایسیته را در برابر دینداری و ...]
این شیوه را [تفرقه و تکه تکه کردن جامعه را] تا زمانی که جامعه را مختل کند و پایههای اخلاقی و هویتی آن ملت را متزلزل کند ادامه بده. سپس شما به راحتی آن کشور را میگیرید. هنگامی که همه چیز زیرپا گذاشته شد. هنگامی که آن کشور دچار آشفتگی و سردرگمی شد و هنگامی که ضعیف و سپس بیثبات شد، بحران آغاز میشود».
«چپها، این احمقهای به درد نخور [پیشاپیش] آرمانگرایانه دلباختهی سیستمهای سوسیالیستی یا کمونیستی شوروی هستند. ک.گ.ب علاقه زیادی برای بکارگیری، افراد غیر کمونیستی داشت که به عقدهی خود بزرگبینی دچار و آشکارا غیراخلاقی بودند. ما علاقه داشتیم این گونه افراد را جذب کنیم. آنها وقتی اسیر توهم هستند، به خطرناکترین دشمنها تبدیل میشوند.
به همین دلیل مربی من در ک.گ.ب مشخصا به من گوشزد کرد که وقت خودت را با این چپها تلف نکن. این فاحشههای سیاسی را فراموش کن. هدف بالاتری را انتخاب کن. دستورالعملی که به من داده شد این بود که به رسانههای شناخته شده و پرمخاطب نفوذ کن. با فیلمسازها ارتباط بگیر، با روشنفکرها، با محافل دانشگاهی و روزنامه نگارها. اینها بهترین افرادی هستند که میتوانیم از آنها بهره بگیریم.
افرادی که هیچ اصول اخلاقی ندارند، معمولا بسیار طمعکارند و یا آن قدر دچار خودشیفتگی هستند که گمان میکنند خیلی مهمند. اینها افرادی بودند که ک.گ.ب خیلی علاقه داشت از میان آنها یارگیری کند. همین استادان دانشگاه، همین مدافعان به ظاهر حقوق مدنی و... این افراد در فرایند سرنگونی نقش بسیار مهمی میتوانند داشته باشند. و میتوانند کشوری را بیثبات کنند. و وقتی کارشان را انجام بدهند دیگر به آنها نیازی نیست. آنها فقط و فقط برای بیثبات کردن کشورها و تکهتکه کردن ملتها نیاز بودند، نه بیشتر. بعد از این مرحله دیگر به وجودشان نیازی نبود.
برخی از آنها (روشنفکران غیرمارکسیست که با ک.گ.ب همکاری میکردند) به قدری دچار توهم بودند که وقتی میدیدند مارکسیستها به قدرت رسیدهاند، ناراحت میشدند. آنها تصور میکردند که این آنها هستند که باید به قدرت برسند. که البته این اتفاق هرگز نمیافتاد بلکه آنها را در برابر دیوار به صف کرده و میکُشتند. [...] همانطور که گفتم، از جایی به بعد دیگر در معرض اطلاعات واقعی قرارگرفتن مهم نیست. فردی که غیراخلاقی و مسخ شده است، دیگر قادر نیست اطلاعات واقعی را تشخیص دهد. حقیقت برای آن فرد هیچ ارزشی ندارد. حتی اگر من انبوهی از اطلاعات را در اختیار آنها قرار میدادم -اطلاعات مستند به همراه اسناد و تصاویر- یا حتی اگر به زور آن فرد را به شوروی برده و اردوگاههای کار اجباری را به او نشان میدادم، آن فرد حرف من را باور نمیکرد. تنها در صورتی واقعیت را می پذیرفت که به سر خودش میآمد و البته دیگر دیر بود.
این فقط ک.گ.ب نبود که از این شیوه سود میبرد. اکنون همهی سازمانهای اطلاعاتی به این شیوه عمل میکنند. یافتن هنرمندان و دانشگاهیان و خبرنگاران دارای مشکل اخلاقی و هویتی، و سپس نعلزدنشان و بهره گرفتن از آنها در راستای فروپاشاندن همبستگی و ایجاد ناامیدی و وادار کردن ملتِ هدف به دست شستن از همهی مولفههای هویتی خود.
👈
#خبرهای_کم_ولی_خاص👇
http://sapp.ir/basiratezohor
بصیرت ظهور &ایتا👇
eitaa.com/basiratezohor