🖌 🔹یکدل باش اگر با حسین(ع) ره می‌سپاری... 🔸  1- با امام حسین علیه‌السلام باید یکدل بود. به تعبیر قرآن «ما جعل‌الله لرجل من قلبین فی جوفه. خداوند در سینه انسان، دو قلب (برای دوست داشتن اضداد و نقیضین) قرار نداده است». هنگامى که سرور آزادگان تصمیم گرفت از مکّه رهسپار عراق شود، فرمود: «مرگ بر گردن فرزندان آدم، همانند گردنبندى است بر گردن دختران جوان... براى من شهادتگاهى برگزیده شده که به یقین به آن خواهم رسید... خشنودى خداوند، خشنودى ما اهل بیت است. ما در برابر بلا و آزمایش الهى شکیباییم و او پاداش عظیم صابران را به ما خواهد داد... مَنْ کانَ باذِلا فینا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلى لِقاءِ اللهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَاِنَّنِی راحِلٌ مُصْبِحاً اِنْ‌شاءَالله تَعالى. هرکس آماده است خون خود را در راه ما نثار کند و خود را آماده لقاى خداوند ساخته، با ما رهسپار شود، که من ـ به خواست خداوند ـ فردا صبح، عازم و رهسپارم». پیام پرطنین «من کان باذلا فینا و موطنا علی لقاءالله نفسه فلیرحل معنا»، یعنی هر کس آرمانگرا و غیرتمند است باید حرکت کند. اما کسی می‌تواند راه بیفتد و اقدام کند که از وابستگی‌های دنیا دل کنده و آماده از خودگذشتگی باشد. 2- اینجا کسی نمی‌تواند بی‌طرف باشد. بی‌طرف در این دو قطبی بزرگ، ملعون ازل و ابد است؛ «وَ لَعَنَ‌اللَّهُ أُمَّهًْ سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِه». امام چنان مرزبندی روشنی ترسیم کرد که نتوان همزمان، حسینی و یزیدی بود؛ با ابن زیاد و عمرسعد و شمر بود و ادای حرّ و مسلم بن عوسجه و حبیب بن مظاهر را درآورد. نمی‌شود رفتار شریح قاضی را در کتمان و تحریف حقایق پیشه کرد و مدعی شد ما هم پا در راه  هانی ‌بن عروه نهاده‌ایم! و شریح قاضی - آن ریاکار دزد لباس پیامبر (ص)- چه داغی بر دل تاریخ گذاشت، هنگامی که قبیله «هانی» نگران از حال رئیس ‌خود، دارالاماره کوفه را محاصره کردند. قرار شد شریح به دیدار هانی در داخل مقرّ ابن زیاد برود و خبر بیاورد. رفت و دید که جناب هانی را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند و او نیمه جان با سر و صورت خونین افتاده است. اما بیرون آمد و اطمینان داد که هانی زنده است! جماعتی هم که می‌توانستند فتنه را همان‌جا پیش از فربه شدن ساقط کنند، به خانه بازگشتند و اقلیت اموی نفوذ کرده، به تهدید و تطمیع و پراکندن مردم از اطراف سفیر امام ادامه دادند. آن روز 18 هزار نفر با مسلم بن ‌عقیل بیعت کرده بودند اما ظرف مدتی کوتاه، مسلم ماند و کوچه‌هایی که بوی عافیت‌طلبی، خیانت، نفوذزدگی و در یک کلام، ترس و تطمیع می‌داد. 3- نمی‌شود به قول رئیس‌فراکسیون کذا (معاون رئیس‌جمهور در دولت مدعی اصلاح‌طلبی) با معاندان فرومایه در حد «گوگوش تا سروش» ائتلاف کرد و در عین حال از انقلاب و اسلام دم زد. نمی‌شود یک سال مدعی شد داستان کربلا داستان مذاکره و سازش است و سالی دیگر گفت «کربلا و محرم یادآور فداکاری و ایثار، و درس‌آموز ماست که چگونه باید ایستادگی، استقامت و فداکاری کرد. داستان کربلا داستان ایستادگی و مقاومت و تسلیم نشدن است». امام حسین درس عزت و ایستادگی داد حتی زیر سم اسب‌های دشمن. آنها که گفتند خزانه خالی است و آمریکا می‌تواند ظرف پنج دقیقه تمام توان نظامی ما را نابود کند و نسخه انفعال و تحمیل‌پذیری پیچیدند، باید تناقضات بزرگ خود با گفتمان سالار آزادگان را حل کنند. همان‌ها اگر به لوازم گفتمان مقاومت عمل کرده بودند، خسارت محض را برای کشور به ارمغان نمی‌آوردند. 4- مکتبی که تربیت شده آن، جهاد شهادت را «احلی من‌العسل» می‌داند، با ترس از تهدید و جنگ دشمن یا ترساندن مردم از این طریق قابل جمع نیست. امام حسین کجا جبهه خودی را از سایه جنگ و تهدید دشمن ترساند تا مثلا رای بگیرد یا در رقابت‌های رایج سیاسی استفاده کند؟ کجا مستکبران را «کدخدا» و «مودب» خواند و توهم «بستن با کدخدا» را پیش کشید؟ آیا یزید و ابن زیاد را فاسق و «الدّعی‌بن الدّعی» خواندن، همان منطق مماشات با قدرت‌های زورگوست؟ «فمثلی لا بیایع مثله»، یعنی همین که می‌گویند باید ساختار و رفتار جمهوری اسلامی را مطابق هنجارها و اوامر اردوگاه استکبار (سند 2030، کارگروه مافیایی FATF، و فلان و بهمان کنوانسیون دست‌ساز قدرت‌ها) تغییر دهیم... سروش👇 http://sapp.ir/basiratezohor بصیرت ظهور &ایتا👇 eitaa.com/basiratezohor