📌 رینو جوزف (متشرق فرانسوی و مؤلف کتاب اسلام و مسلمین):
شیعه دین خود را با شمشیر پیش نبرده، بلکه با نیروی تبلیغ و دعوت پیشرفت کرده و اهتمام آنها به برگزاری مراسم سوگواری موجب شده که تقریبا دو ثلث مسلمانان و بلکه جماعت از هنود و مجوس و سایر مذاهب نیز با آنان در عزای حسین (ع) شرکت کنند.
📌 جرجی زیدان (نویسنده مسیحی لبنانی):
پس از رحلت پیامبر . . . حب جاه و مال بر فضایل اخلاقی، فایق آمد و افکار و آرای آل علی (ع) در میان چنان مردمی بی اثر ماند . چنانکه مردم کوفه به خاطر جاه و مال بیعتی را که با حسین بن علی (ع) کرده بودند، در هم شکستند و به این نیز اکتفا نکرده، او را کشتند.
📌 توماس مان (متفکر آلمان):
اگر بین فداکاری مسیح و حسین (ع) مقایسه شود، حتما فداکاری حسین پر مغزتر و با ارزش تر جلوه خواهد نمود . زیر مسیح روزی که آماده برای فدا شدن گردید زن و فرزند نداشت و در فکر آنان نبوده که بعد از او به چه سرنوشتی دچار خواهند آمد. امام حسین (ع) زن و فرزند داشت و بعضی از آنها کودک خردسال بودند و احتیاج به پدر داشتند.
📌 کورت فریشلر (مورخ بزرگ آلمانی):
امام حسین (ع) در فداکاری قدم را از حدود فدا کردن خود برتر نهاد و فرزندانش را هم فدا کرد . . . تصمیم ثابت حسین (ع) برای فداکاری مطلق نه ناشی از لجاجت بود نه معلول هوی و هوس و او با پیروی از عقل، مصمم شده بود که به طور کامل فداکاری کند تا این که مجبور نشود بر خلاف پر نسیب (عقیده، آرمان والا) خود به وسیله سازش کاری با یزید بن معاویه و زندگی ادامه دهد. می دانیم که حسین (ع) خود را برای کشته شدن آماده کرده بود و او که عزم داشت خویش را فدا نماید، چرا توقف نکرد تا به قتلش برسانند و چرا دایم اسب می تاخت و شمشیر می انداخت...
حسین (ع) دست روی دست گذاشتن و توقف برای کشته شدن را دور از مردانگی و جهاد در راه پر نسیب خود می دانست در نظر حسین (ع) در همانجا توقف کردن و گردن بر فضا دادن، تا این که دیگران نزدیک شوند. تا او را به قتل برسانند . خودکشی محسوب می شود، یک مرد دلیر و با ایمان خودکشی نمی کند.
📌 ابن ابی الحدید معتزلی (دانشمند نامدار اهل سنت):
سالار پرشکوه شکستناپذیران روزگار و قهرمان کسانی که در برابر ذلّت و تحقیر سر فرود نیاورده، و به عصرها و نسلها درس جوانمردی و شرافت و مرگ پر افتخار را زیر سایه شمشیرهای آخته داد، و آن را بر سازش با بیداد و فریب برگزید، پدر یکتاپرستان گیتی، حسین (علیه السلام)، فرزند رشید علی (علیه السلام) است. استبدادگران اموی به آن شخصیت تسخیرناپذیر و یارانش امان دادند، امّا او بدان دلیل که نمیخواست در برابر ذلّت و بیداد سر خم کند، و نیز بیم آن داشت که اگر با پذیرش اماننامه کشته هم نشود، ذلّت بر او و دیگر آزادمنشان رهرو راهش از سوی عبید و دیگر خودکامگان سیاهکار و حقیر تحمیل گردد، مرگ پر عزّت و افتخار را بر زندگی ذلیلانه برگزید.
📌 علامه محمد اقبال لاهوری (اندیشمند، عارف و شاعر پرآوازه پاکستانی):
درباره قیام امام حسین (علیه السلام) معتقد است که اگر قصد آن حضرت رسیدن به حکومت بود، عشق را رها میکرد و این چنین عاشقانه برنمیخاست، بلکه سپاهی فراهم میآورد. قیام او، تنها برای اصلاح امّت و احیای دین و محو فاسدان بود که اثرش تا به حال باقی است و تازگی ایمان ما نشأت گرفته از قیام آن حضرت است.
سروش👇
http://sapp.ir/basiratezohor
بصیرت ظهور &ایتا👇
eitaa.com/basiratezohor