﷽| بعضی پزشکان خر! شخص بیماری که تقریباً فلج بود و در حال ناراحتی، در منزل افتاده بود. احتیاج به پزشکی پیدا کرد. پزشک رو خبر کردیم؛ اما پزشک گفت: «من برای معاینه‏ی بیمار به‌طورکل به بالین نمیرم و این جزء برنامه‏ی من نیست. بیمار باید بیاد.» اتفاقاً این پزشک با این بیمار یک نوع سابقه‏ی آشنایی و دوستی هم داشت. بیمار رو پیش پزشک بردیم. چون اوقات بیمار خیلی تلخ شده بود که چرا این پزشک برخلاف رفاقت و وظیفه نیومد از اون عیادت کنه، به مجرد ورود گفت: اگر خر نیاید به نزدیک بار تو بار گران را به نزد خر آر واقعاً من هم به او حق می‌دادم که ناراحتی خودش را با این شوخی و شعر بیان کند. حالا برای بسیاری از پزشکان هم بیمارانی که در ده و جاهای دورافتاده هستند، چنین حالتی دارند که باید بار گران را به نزد آقایان برد. 📚فرزند بی‌نهایت، خاطرات خودگفته شهید بهشتی به انضمام روایت‌هایی از دیگران، ج۱، ص۲۶۷ به پزشک‌های آدم مبارک‌ها باد🍀 تهیه کتاب «فرزند بی‌نهایت» با تخفیف و ارسال رایگان👇 @beheshtium_admin @beheshtium_ir