بسم الله الرحمن الرحیم 🔹رهبر انقلاب امروز فرمودن: *علت پیشرفت و عزت‌یابی و مطرح‌شدن ایران به عنوان یک قدرت شاخص در این منطقه، علت پیداشدن این همه عمق راهبردی برای کشور، این نیروهای مقاومت در سراسر منطقه، عمق راهبردی نظام جمهوری اسلامی‌اند؛ علت همه‌ی اینها حضور مردم ایران در صحنه است. آنجایی که توانسته‌اند مانع از حضور مردم در صحنه بشوند، دشمن پیروز شده. در خیلی از بخشهای اقتصادی همین جور است. ما سیاستهای اصل ۴۴ را ابلاغ کردیم به فلان دولت، مدام سفارش کردیم. چند مورد کردند، از چند مورد نصفش فاسد از آب درآمد. مشکل اقتصادی این جوری درست میشود دیگر.* 🔹درک رایج از حضور مردم در صحنه ی اقتصاد و مقاومت اقتصادی نگاهی است که شاید به ظاهر و نقطه ی نهایی، یعنی ایجاد شغل و بالارفتن آمار شاغلین و کم شدن آمار بیکاران بسنده کند. حال آنکه چندان اهمیت ندارد این عمل صرفا مشغولیت است و فقط درآمدی حاصل می شود یا نقطه ای است که انسان می تواند در محیط خودش کارگر و اثر گذار باشد و خود انسان ها دیده شوند و آدمی وجود خودش را در دسترنج و کارش ببیند و اگر درآمد و ثروتی برای کشور ایجاد می شود از پی این اثرگذاری و کار است. این نگاه رایج در حالت خوبش در پی آن است که بار کشور را با یک نگاه خیر خواهانه به دوش زند و یک اقتصاد و رفاه مناسب برای مردم به ارمغان آورد و فقر را کمتر کند. حال آنکه خودِ این به دوش زدن بار اقتصاد بدون حضور مردم، علاوه بر آنکه بار را به مقصد نمی رساند، حیات و شور و زندگی را هم از مردم می گیرد. رهبری فرمودند: *دستگاه‌های اجرائی باید از توسعه‌ی بنگاه‌های خصوصی حمایت کنند؛ کشور بدون فعّالیّت بنگاه‌های خصوصی اداره نخواهد شد. اشتباه مهمّی که در سالهای اوّل انقلاب اتّفاق افتاد و مبالغ زیادی از آثارش همین طور ماند، این بود که بخش خصوصی را کنار زدند و همه‌ی کارها، حتّی فروش مثلاً اجناس خُرد را به مسئولین دولت و دستگاه‌های دولتی سپردند؛ خطای بزرگی بود که ما انجام دادیم. بایستی بنگاه‌های خصوصی که حضور مردم است، توانایی مردم است، ابتکار مردم است، پول مردم است، حمایت بشوند؛ وسط میدان بیایند؛ اقتصاد را اینها باید اداره کنند. من مکرّر این مثال را گفته‌ام: دو جور میشود کار کرد؛ شما میتوانید یک باری را داخل یک وانتی بگذارید و بعد پشتِ فرمانِ این وانت بنشینید، این بار را به‌آسانی از یک جایی به یک جای دیگری منتقل کنید. میتوانید این وانت را کنار بیندازید، این بار را به دوش خودتان بگیرید، هم خسته بشوید، هم به منزل نرسید، هم این بار وسطِ راه زمین بیفتد، ضایع بشود.* 🔹با نگاه رایج نه بار به مقصد می رسد، نه میدانی برای حضور فراهم می شود. این نگاهی است که جای آدم ها را می گیرد و ناخواسته فرصتِ بودن در دنیای امروز سلب می شود و انسان به آن نقطه ی آزادی خودش نمی رسد. نقطه ای که انسان ها احساس می کنند برای کاری می توانند تمام وجودشان را بگذارد و از قید و بند تعارفات و ترس ها خلاص شوند. در نگاه رایج آن نقطه از مردم گرفته می شود و نهایتا آن زندگی و شور و حرکت برای مردم ما به ارمغان نمی آید. 🔹مثل خانواده ای که صدها امکان برای فرزندش مهیا می کند اما یک امکان حضور و ابراز وجود در دنیای امروز را پیش پایش نمی گذارد. با نگاهی که وجود افراد خانواده را نمی تواند ببیند، می خواهند برای فرزندشان رفاه و آینده ای بوجود آورند اما با این نگاه، ناخواسته او را مدام دور از معرکه هایی که فرصت پیشرفت دارد نگه می دارند تا مبادا آسیبی به او رسد. 🔹حال آنکه حضور مردم را شاید بتوان به نحوی عمیق تری دید. باید از خود پرسید که حضور چیست و چگونه مردم می توانند در اداره ی کشور و مناسبات اقتصادی حضور داشته باشند تا با این حضور مشکل اقتصادی حل شود. با چه نگاهی می توانیم در میدان اقتصاد کشور حضور داشته باشیم؟ تجربه ی مجموعه های دانش بنیان نشان داده می توان با فکر مردم، با دانش و سرمایه ی مردم کار هایی که برای یک دولت نشدنی است را به نتیجه رساند. در این زمینه ذکر تجربه ای از مجموعه ی بهیار صنعت مؤید همین مسئله است که در ادامه خواهد آمد. @behyaarstf_ir