🍀تاملی در جایگاه تحقیق و توسعه ی مجموعه های دانش بنیان(2) در مسیر دانش‌بنیان باید بتوانیم از محاسبات و امکان‌سنجی‌هایی که به‌ صورت عرف وجود دارد، عبور کنیم. مثلاً در فضای مرسوم حوزه‌ی اقتصاد، بسیار سرمایه‌محور عمل می‌کنیم. معمولا افراد برای تأسیس یک شرکت بر اساس میزان سرمایه، دور همدیگر جمع می‌شوند. در این فضا قاعدتاً سرمایه و فکر سرمایه‌ای در تصمیم‌گیری بسیار اثرگذار است. در مجموعه‌ی بهیار، ما به ‌سمت محوریت دانش رفتیم. به جای اینکه سرمایه بخواهد آینده را مشخص کند، این دانش است که افق آینده را روشن می‌کند. در عرفِ ساختِ هواپیما، وقتی می‌گویند می‌خواهیم هواپیما بسازیم! معمولا بررسی می‌کنند که چه کارخانه‌ای می‌خواهد، چه امکاناتی می‌خواهد، چقدر نقدینگی می‌خواهد و دنبال چنین مسائلی می‌روند و بعد شروع به گرفتن نیروی انسانی می‌کنند. ابتدا به شما گفته می‌شود ساخت این دستگاه، این تعداد نیروی انسانی با چنین تخصص‌هایی را می‌خواهد! و بعد شما می‌روید و نیروی انسانی متناسب را می‌آورید. اما ماجرای دانش‌بنیان این‌طور نیست. در بهیار وقتی که می‌خواست کار شروع شود، به جای اینکه فکر کند که چه دستگاه‌هایی می‌خواهد و چه سوله‌ و کارخانه‌ای نیاز است، گفته ‌است که چه آدمی ‌می‌خواهد. در واقع گفته است ما می‌خواهیم هواپیما بسازیم، چه ‌کسانی هستند و آماده‌اند که هواپیما بسازیم؟ یعنی سؤال اصلی شما و آن نقطه‌ای که روی آن می‌ایستید، پیداکردن آن افراد است. جایی می‌ایستید که آن فرد پیدا شود. معمولا در شرکت‌ها و کارخانه‌ها افراد فوق‌العاده‌ای هستند اما آن افراد اصلاً دیده نمی‌شوند. ساختاری وسط آمده که به هریک از آن‌ها گفته ‌است باید با این دستگاه کار کنی یا باید این کار را بکنی! او می‌گوید من می‌توانم کار بزرگتری انجام دهم! ولی ساختار می‌گوید جای تو در سیستم کارخانه‌ی من این‌جاست! این‌گونه نیروی انسانی، یک معضل می‌شود. درصورتی‌که او راه‌حل است و اگر این فرد بیاید، مسیر پیش می‌رود. این که چرا باید به ‌سمت دانش‌بنیان برویم؟ یک وجه از چرایی‌اش آزاد شدن از این معضلاتی است که اکنون با آن‌ها رو‌به‌رو هستیم. امروز هر کاری که می‌خواهید بکنید، اول مجبورید ببینید که چه امکاناتی می‌خواهد و چقدر سرمایه می‌خواهد. اگر رویکرد، دانش‌بنیان شد، دیگر در شروع کار دنبال امکانات نیستیم. ابتدا نگاه می‌کنیم که آن فرد چگونه می‌تواند این‌جا پیدا شود. آن وقت او یک‌دفعه گره‌ای باز می‌کند یا راه جدیدی می‌گشاید. مثلاً شتاب‌دهنده‌ی خطی پزشکی از جهاتی بسیار پیشرفته‌تر از هواپیما است. سطح تکنولوژی‌ آن بسیار بالاتر از هواپیما و جزء پیشرفته‌ترین تجهیزات پزشکی است. اگر بخواهید به ‌لحاظ عرفی و آنچه که در دنیا مشهور است به ‌سمت این محصول بروید، ارزش دانش فنی و امکاناتش شاید بالای بیست میلیارد دلار باشد. این بیست میلیارد دلار برای یک کشور هم محال است، چه برسد به یک شرکت. اگر به جای اینکه به این فکر کنید، گفتید می‌خواهیم راهی را با افراد طی کنیم، این آدم‌هایند که وسط می‌آیند و گره‌گشایی می‌کنند و راه را باز می‌کنند! این‌جا نه ‌تنها وارد کار سخت نمی‌شوید، اتفاقاً انگار راه‌ها آسان‌تر هم می‌شود. @behyaarstf_ir