🔺با اجازه از ملک الشعرای بهار
قصیده دماوندیه🔺
ای کوه شبیه کلّه¬ی قند
ای گنبد گیتی ای دماوند
از یخ به سرت یکی فریزر
از نوع گران و اصل و آکبند
یخچال بزرگ ساید بای ساید
در محضرتان کمینه کلمند1
از آتشت آب گشته قطبین
یخ می زند از دمَت گرینلند
عکس تو به پشت هر هزاری است
پولی و خورند بر تو سوگند
ضحّاک اگرچه در تو حبس است
چون مفت نشسته، هست خرسند!
چندی است رخ تو را ندیدیم
ای دیو قشنگ پای در بند
وقتی که روند خانواده
از بهر صفا به سمت دربند
طفلان به غلط به کوه توچال
گویند: ببین بابا دماوند!
از برکت گازوئیل و بنزین
بر روی تو برقع است و روبند
از غلظت دودها نشد کم
یارانه اگرچه شد هدفمند!
در پای تو هست پایتختی
کآلوده ورا سزاست پسوند
فرسوده در اوست خیل خودرو
افزون ز دو صد هزار فروند
ذرات معلق و خطرناک
بر قامت او چونان کمر بند
مردانْش همه به جنگ اعصاب
بر روی زنان نمانده لبخند
شُش ها همه غرق در مونوکسید
رگ ها شریان اوره و قند
اعصاب تمام عابران، خُرد
اخلاق عموم شوفران، گَند
گردیده جهنمی ترافیک
بی ربط نگفته ایرج2 این پند:
"در های بهشت بسته می شد
مردم همه می جهنمیدند"
با این همه غصه باز تهران
دل از تو چرا نمی توان کند؟
شخصا" دو سه دانه طرح دارم:
دولت بزند یکی دو ترفند
زین خیل نهاد و بخش و ارگان
بیرون بروند عده ای چند
اوقاف رود به حومه ی قم
مجلس برود به شهر شازند
یا شرکت نفت: بندر عباس
ارشاد: سواحل نیوزلند!
تا چشم نخورده ام ازاین فکر
رو دود کن از برایم اسفند!
...القصّه تو ای برادر قاف
بر دوده ما بزن پدافند
بنما ز دهان خویش فوتی
بر روی کثیف شهرمان، and
یک شهر جدید را پی افکن
تهرانِ تمیز آبرومند
جاوید بمان و شادمان زی
در سایه رحمت خداوند
زین بیش مرا نبود عرضی
قربان تو:
شاعر توانمند!
1- کلمند، غلط مصطلح کلمن است و غلط مصطلح هم که درست است!
2- بیت از ایرج میرزاست
✍عباس احمدی
🔷🔶 وطنز |
@bohlool