╭•⊰◄‹☫🕊›••⊱─━─━•─┈─ · · · · ❲‌ کوله‌پشتی‌اش را محکم بسته بود. کوله پر بود از خرج و موشک آر.پی.جی. داشتیم پشت سر هم بصورت ستونی از داخل معبر رد می‌شدیم؛ سنگرهای دشمن در ۲۰۰ متری‌مان قرار داشتند. آرام‌ و بی‌صدا جلو می‌رفتیم. چراکه اطرافمان میدان مین بود و کوچکترین صدایی می‌توانست فاجعه به بار آورد… ناگهان کوله‌پشتی علی گلوله خورد؛ مواد داخل کوله آتش گرفتند و علی نیز شعله‌ور شد. کوله‌پشتی علی محکم بسته شده بود و امکان اینکه آن را باز کنیم وجود نداشت. همه بهت‌زده او را نگاه می‌کردند. شعله‌های آتش لحظه به لحظه علی را در کام خودش می‌کشاند؛ همگان منتظر بودند، علی فریاد بزند و عملیات لو برود. اما او همانطور که در حال سوختن بود، نارنجک‌هایش را از خود جدا کرد و همزمان دستش را جلوی دهانش گرفت تا مبادا فریادی از او موجب لو رفتن عملیات شود. علی عرب، نوجوان 16 ساله، در راه حفظ عملیات و نجات جان همرزمانش، ذره ذره در آتش سوخت و جان داد تا اینکه شمع محفل شهدا شد. ❳ | ◈⊱ ------------------------------------------------------ 🌐 روابط عمومی سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان https://eitaa.com/cfu_acac_ir